اولین پاسخ امام مهدی به متفکر اسلامی ابو هبة ؛ خداوند از قلب او آگاه است پس از او ( خداوند ) برحذر باشد

[فاطمه]

- 1 -
[ لمتابعة رابط المشاركـــــــــــــة الأصليّة للبيــــــــــــــان ]
الإمام ناصر محمد اليماني
08 - صفر - 1436 هـ
30 - 11 - 2014 مـ
۱۰- آذر-۱۳۹۳ه.ش.
09:52 صباحاً
ــــــــــــــــــ

اولین پاسخ امام مهدی به متفکر اسلامی ابو هبة؛ خداوند از قلب او آگاه است پس از او ( خداوند ) برحذر باشد

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله من الجنّ والإنس من أوّلهم إلى خاتمهم محمد رسول الله وجميع المؤمنين في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، أما بعد..

متفکر و محقق اسلامی جناب ابا هبة خواهیم دانست کدام یک باهوش و کدامیک کودنیم و کدامیک از ما کلام خداوند را از موضعش جابجا کرده و آن را تحریف می کند؛ همانند تحریف بیان حق این فرموده خداوند تعالی:
{وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (۵۴) وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ (۵۵)} صدق الله العظيم [الحج].

فرموده خداوند تعالی را می آوریم:
{وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (۵۴)} صدق الله العظيم
در اینجا خداوند از کسانی سخن می گوید که از هنگام نزول قرآن در همه زمان‌ها (عصور ) و مکان‌ها به آن ایمان آورده و آنان متدبران و متفکران در قرآن هستند. آنان منتظر معجزات خارق العاده نبودند تا به آن ایمان بیاورند؛ بلکه با عقل و منطق در آن اندیشه می کردند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبابِ (۲۹)} صدق الله العظيم [ص].
اما کسانی که اهل تدبر و تفکر نیستند، در هر برهه زمانی و در هر مکانی که باشند، درباره حقیقت این قرآن بزرگ دچار شک و تردیدند تا زمانی که یا مرگشان فرا برسد و یا درحالی که هنوز زنده‌اند گرفتار عذاب روز بی‌مانند(یوم عقیم) شوند و شکشان به یقین مبدل گردد. پس مقصود از کلام را تغییر نده و آن را تحریف مکن. گفتگوی بین من و علی سالم درباره مؤمنان به قرآن عظیم نبود؛ بلکه در مورد کسانی که به حقیقت این قرآن شک داشتند برایش حجت می‌آوردم که قبل از برپایی قیامت و با رسیدن موعد عذاب در "یوم عقیم" ، شک آنان برطرف خواهد شد و آنگاه می‌‌گویند:
{رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ (۱۲)} صدق الله العظيم [الدخان].

ولی تو آیه‌ای را در بیان ادغام کرده‌ای که اصلاً بیان آن برای علی سالم؛ مورد منظور ما نبود؛ یعنی این فرموده خداوند تعالی:
{وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (۵۴)} صدق الله العظيم
هر چند که تو آیه را به همراه آیه مورد نظر ما آوردی، به نظر می‌رسد علی سالم از تو تیزهوش‌تر است چون او می‌دانست منظور ما فقط بیان این فرموده خداوند تعالی است:
{وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ (۵۵)} صدق الله العظيم [الحج].
اما توآیه قبلی را گرفته و گفتی که چگونه آن را با بیان ناصر محمد یمانی وفق دهیم؟ با اینکه شاید می‌دانستی منظور من بیان آیه مربوط به مؤمنان نیست؛ بلکه‌آیه ای را بیان نمودیم که مربوط به شکاکان است که به آیات پروردگارشان در محکمات کتابش یقین ندارند و با دیدن نشانه دود آشکار"دخان مبین" شکشان به یقین مبدل می‌گردد و سپس می‌گویند:
{وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ (۵۵)} صدق الله العظيم [الحج].
بعد از آنکه شکشان به یقین مبدل شد می‌گویند:
{رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ (۱۲)} صدق الله العظيم [الدخان].

اما شما تلاش می‌کنی در بیانات امام مهدی ناصر محمد یمانی ایرادی پیدا کنی ولو اینکه به قیمت تحریف بیان و تغییر موضع آن باشی.
أبا هبة، به خداوندی که جز او خدایی نیست قسم؛ اینکه چه کسی حق‌جو است و چه کسی درمورد بیان حق قرآن عظیم شک و تردید می‌کند؛ برما پوشیده نیست؛ لذا با قرآن عظیم جهالت تو را ثابت می‌کنیم. به داستانی که در زیر می‌آوریم توجه کن چون درباره کسانی همانند توست: درمیان صحابه‌ی محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم کسانی بودند که تا جایی که می‌توانستند آیات قرآن را حفظ می‌کردند و سپس برای اجرایی کردن حدیث محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
[ بلغوا عني ولو آية]
[ولو یک آیه هم باشد آنرا به جای من ابلاغ کنید]
می‌رفتند تا آنها را به مردم ابلاغ نمایند. مومنان مبلغ گاهی با افراد جاهلی برخورد می‌کردند که وقتی آیات پروردگار برایشان خوانده می‌شد ؛ یقین نیاورده ودر آیات تدبر نمی‌کردند، بلکه می‌گفتند": ما ایمان نمی‌آوریم مگر اینکه نبی را ببینیم و صورت او را نگاه کرده و آین ایات را از خود ایشان بشنویم" و سپس به همراه دعوت کنندگان به دیدار نبی می‌رفتند. اما با کمال تأسف تغییری در وضعیتشان رخ نمی‌داد و قلبشان هدایت نمی‌شد؛ چون هدایت که بر اساس دیدن چهره نبی یا شنیدن صدای ایشان نیست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُواْ لاَ يَعْقِلُونَ (۴۲) وَمِنهُم مَّن يَنظُرُ إِلَيْكَ أَفَأَنتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَلَوْ كَانُواْ لاَ يُبْصِرُونَ (۴۳) إِنَّ اللّهَ لاَ يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً وَلَـكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (۴۴)} صدق الله العظيم [يونس].
آیا شنیدن صدای نبیّ پیامبر منجر به هدایتشان شد؟ آنها هدایت نشدند چون درآیات پروردگار که برای آنان خوانده می‌شد اندیشه نمی‌کردند. درمورد امام مهدی هم به همین ترتیب است؛ به خداوند قسم أبا هبة اگر بیانات حق این پایگاه مبارک، تو را به سوی حق هدایت نکند؛ حتی اگر هزار سال هم عمر کنیم و در این مدت تو همراه امام مهدی ناصر باشی و شب و روز آیات قرآن را برایت بخوانیم و بیان آن را از غیب و از حفظ برایت بیاوریم، هدایت نخواهی شد؛ چون اصلاً دربیان حق قرآن تدبر و اندیشه نمی‌کنی . بلکه گمان می‌کنی راه هدایت، دیدن چهره و شنیدن صدای ناصر محمد یمانی است و برای همین هم این قدر اصرار داری که صوت و تصویر زنده او را ببینی؛ فرقش چیست؟آیا ناصر محمد یمانی بعد از گذاشتن صوت و تصویر زنده و مستقیم خود؛ غیر از آنچه که اکنون در پایگاه خود در دوران "گفتگو قبل از ظهور" بیان می‌کند، حجت دیگری برایتان خواهد آورد؟ ممکن است أبا هبة بخواهد بگوید:" نه ما می‌خواهیم بدانیم بیانات را چگونه می‌دانی و چگونه آنها را دریافت می‌نمایی؟ آیا حافظ قرآنی یا از روش جستجو استفاده می‌کنی؟" در پاسخت به حق می‌گوییم: این حماقت بزرگی است أباهبة! انگار من وحی جدیدی ازپروردگارعالمیان برایتان آورده‌ام! بلکه من با همان آیاتی که علمای شما قبل از برانگیخته شدن امام مهدی ناصر محمد یمانی در سینه‌های خود از حفظ دارند؛ به سویتان آمده‌ام؛ اما با کمال تأسف آنها مانند چهارپایی می‌مانند که کتاب‌هایی را برپشت خود حمل می‌کنند ؛ اما نمی‌دانند در آنها چیست![اشاره به آیه کریمه سوره الجمعة :مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَ‌اةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ‌ يَحْمِلُ أَسْفَارً‌ا ۚ بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّـهِ ۚ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٥﴾ ]! با تمام احترامی که برای علمای مسلمین قائل هستم؛ اما این عین حقیقت است.
ای مرد؛ کسانی که قرآن را حفظ بوده و آن را تفسیر می‌کنند ؛ تفسیرشان چگونه است؟ فرق تفسیر آنها از قرآن و بیان امام ناصر محمد یمانی از قرآن، تفاوت بین تاریکی و نور و فرق بین حق و باطل است؛ حتی جای مقایسه هم ندارد.
سؤالی که مطرح می‌شود این است که چگونه ناصرمحمد یمانی می‌تواند بدون آنکه قرآن را از حفظ باشد؛ آن را با خود قرآن و به تفصیل؛ بیان کرده و تفسیر نماید؟ در پاسختان به حق می‌گوییم: به خدایی که جز او خداوندی نیست قسم، پروردگارم کلماتی را به من الهام می‌کند که برخی از آنها از علم من است و برخی از کلمات را به یقین نمی‌دانم حقاً در قرآن وجود دارند یا وسوسه شیطان هستند! باید قلبم مطمئن شود. پس با استفاده ازموتور جستجوی گوگل بررسی می‌کنم، کلمات در قرآن وجود دارند یا خیر؛ من معذورم چون قرآن را حفظ نیستم، و سپس دقیقاً آیه مطلوب پیدا می‌شود؛ سپس نگاه می‌کنم در کدام سوره است و شماره آیه کدام است و برای اطمینان از صحت آیه آن را در برخی از پایگاه‌های مختص به قرآن بررسی می کنم. سبحان ربی! پروردگارم کلمات جستجو را به من الهام می‌نماید نه تمام آیه را؛ برخی کلمات را می‌دانم در قرآن هست ولی از برخی دیگر مطمئن نیستم تا اینکه آنها را در آیات محکم قرآن پیدا کنم.
به هرحال؛ أبا هبة اینکه ناصر محمد چگونه بیان قرآن را آموخته است به تو ارتباطی ندارد؛ این امر نباید برایت مهم باشد؛ چون تو اساساً هیچ وحی‌ای را برای ناصر محمد یمانی باور نمی‌کنی تا اینکه از آیات قرآن عظیم با تو گفتگو کند؛ پس چرا خودت را مشغول دانستن نحوه الهام وحی تفهیمی به ناصر محمد می‌کنی؟ با کمال احترامی که برای أبا هبة قائلم؛ اما این حماقت بزرگی است. آنچه که بین من و تو است از کلام خداوند و سنت رسول(قال الله وقال رسوله) می‌باشد و من نه وحی جدیدی در نزد خود دارم و نه حتی یک کلمه و یا یک حرف غیر از آنچه که بر آخرین نبی و رسول خداوند محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نازل شده است.
درمورد اینترنت جهانی؛ این بهترین وسیله برای گفتگو با علمای امت و مفتیان کشورها در دوران"گفتگو قبل از ظهور"است. أباهبة تو می دانی که حداقل ۹۰ درصد علمای مسلمین و مسیحی و یهودی وارد اینترنت جهانی می‌شوند و هزاران نفر از علما با اسامی مستعار به پایگاه آمده و از بیانات حق قرآن مطلع می‌گردند و از علمی که انتظار دیدن آن را نداشتند؛ تعجب می‌کنند. برخی بدون نوشتن هیچ موضوعی مطالب را دنبال می‌نمایند و برخی پیام خصوصی فرستاده و به حق اعتراف می‌کنند و می‌گویند:" شهادت می‌دهم ناصر محمد تو به حق سخن گفته و راه راست-صراط مستقیم- را نشان می‌دهی اما یقین ندارم که مهدی منتظر باشی". گروهی دیگر بیعت می‌کنند و عده‌ای دیگر مرددند نه با من هستند و نه ضد من؛ گروهی هم هستند که از بیانات امام ناصر محمد یمانی اطلاعی ندارند و زمانی که می‌شنوند که مردی در اینترنت جهانی است که می‌گوید مهدی منتظر ناصر محمد است؛ مستقیماً از عصبانیت آتش گرفته و بر بالای منابر مساجد می‌روند و مسلمانان را از پیروی از مدعی بنام ناصر محمد یمانی برحذر می‌دارند. تنها حجتشان هم این است که اگر از عالمان سنی باشند می‌گویند نام مهدی منتظر در آثار گذشتگان "محمد بن عبدالله" است و یا می‌گویند طبق مطالبی که از ائمه آل بیت مطهر به ما رسیده است نام مهدی منتظر"محمدبن حسن عسگری" است نه ناصر محمد. در پاسخشان چنین حجت می‌آوریم که: قسم به آن کسی که بیان حق قرآن را به من آموخته است؛ و این قسم مهدی منتظر است نه قسم یک کافر یا فاجر؛ کسانی که قبل از شنیدن دلایل قاطع علمی درباره ناصر محمد یمانی قضاوت می‌کنند؛ از جانب خداوند هدایت نخواهند شد. چون خداوند همیشه و همه جا؛ تنها کسانی را هدایت می‌نماید که قبل از شنیدن سخن؛ قضاوت نمی‌کنند. بلکه به سخنان گوش سپرده و سپس اگر برایشان روشن گردد حقی است که از جانب پروردگارشان آمده است؛ از بهترین‌های آن پیروی می‌نمایند. اینان هستند که خداوند به آنها بشارت داده است در هرمکان و زمانی که باشند؛ مورد هدایت واقع خواهند شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَبَشِّرْ عِبَادِ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾}صدق الله العظيم [الزمر].
چه در دوران انبیاء و چه در دوره مهدی منتظر؛ تنها کسانی به سوی حق هدایت می‌شوند که خردمند بوده و قبل از شنیدن و تفکر در دلایل و منطق مدعی؛ قضاوت نمی‌کنند. بلکه حکم کردن را با تأخیر می‌اندازند تا به دلایل علمی فرد گوش دهند و سپس بهترین سخن را انتخاب کرده و از آن پیروی می‌نمایند. چون برایشان روشن می‌شود دلایل و دانش او از جانب پروردگارشان است و عقلشان آن را پذیرفته و قلبشان مطمئن می‌گردد و چشم‌هایشان بخاطر بصیرتی حقی که از جانب پروردگار به آنان عطا شده، از اشک پر می‌شود و برایشان روشن می‌گردد که آن مدعی؛ آنها را به سوی حق دعوت نموده و راه راست-صراط مستقیم- را نشان می‌دهد. اینان کسانی هستند که دردوران انبیاء و دوره مهدی منتظر؛ از جانب خداوند هدایت می‌شوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَبَشِّرْ عِبَادِ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾}صدق الله العظيم [الزمر].
به خدایی که جز او خداوندی نیست قسم، می‌بینم تو از آنان نیستی و از ما می‌خواهی شبکه ماهواره‌ای راه بیندازیم. درپاسخ می‌گوییم: أبا هبة، آن شبکه برای ابلاغ بیان حق به مردم خواهد بود نه برای گفتگو؛ اول ببین آیا ناصر محمد یمانی به حق سخن می‌گوید و راه راست را نشان می‌دهد یا خیر، اول أباهبة قانع شود ؛ نردبان پله به پله..ولی شما قبل از اینکه خود قانع شوی خود را مشغول اعلان نمودی. به خداوند که تنها انصار ناصر محمد در آرزوی راه اندازی شبکه ماهواره‌ای هستند. اما به خداوند که أبا هبة چنین چیزی را نمی‌خواهد؛ چون او اصلاً اعتقادی به دعوت ناصر محمد یمانی ندارد و با اینکه تنها بیانات کمی را خوانده؛ تنها آمده است تا در برابر ناصر محمد حجت اقامه نماید. اما حجتش این است که چرا شبکه ماهواره‌ای ندارد و یا چرا ناصر محمد یمانی در ملاء عام ظاهر نمی‌شود و در خیابان ها و سطح شهر دعوت خود را به گوش مردم نمی‌رساند. آیا تصور می‌کنی این کار به خاطر ترس ناصر محمد یمانی است؟ به خداوند که جاهلی. یا فکر می‌کنی ناصر محمد قادر نیست فی البداهه سخن بگوید؟ حقا که جاهلید. خواهید دانست که گفتن بیان حق ذکر بر زبان مهدی منتظر چقدر زیباست چون من قرآن را به خوبی می‌فهمم و فهمیدن قرآن در برابر حفظ کردن آن از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است تا مانند چهارپایی نباشید که بر پشت خود کتاب حمل می‌کند و نمی‌داند بارش چیست.
ای مرد؛ خداوند قرآن را در وهله برای تدبر نازل کرده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ(۲۹)} صدق الله العظيم [ص].
اما نادانانی که در دلایل علمی بیان حق قرآن تدبر و اندیشه نمی‌کنند؛ هدایت پذیر نیستند ولو اینکه مهدی منتظر بر صفحه تمام شبکه‌های ماهواره‌ای عالم ظاهر شود تا بیان حق ذکر را بر آنان بخواند و برانگیخته شدن مهدی منتظر تنها باعث افزایش پلیدیشان می‌گردد؛ چون می‌خواهند اساس هدایت را بر پایه دلایل و برهان‌های خودبافته قرار دهند حال یا درخواست می‌کنند که معجزات خارق العاده آورده شود و یا خواسته‌های دیگر؛ درست مثل أبا هبة که هدایت قلبی را بر اساس رؤیت چهره ناصر محمد یمانی نهاده است :" تا ببینیم فن خطابش چگونه است؟ و ببینیم دلایل علمی برای بیان قرآن چگونه به او می رسد؟وووو...." جواب ما این است که : والله والله که تو از جاهلانی .اساس هدایت بر تفکر در آیات کتاب و ایمان به آنها بنا نهاده شده است. تصدیق نیز فرموده خداوند تعالی است:
{فَإِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ (۵۲) وَمَا أَنتَ بِهَادِ الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ (۵۳)} صدق الله العظيم [الروم].
قرار بین شما و مهدی منتظر ناصر محمد یمانی اقامه حجت حق ازآیات روشن و محکم کتاب است، آیاتی که بنیان و اساس قرآن هستند. خداوند اساس هدایت قلب را بر شنیدن؛ تفکر و تدبر در آیات الهی در محکمات کتاب خود قرار داده است؛ آیا تو این آیات را اساس هدایت قلب از جانب خداوند نمی‌دانی؟.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ (۵۲) وَمَا أَنتَ بِهَادِ الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ (۵۳)} صدق الله العظيم [الروم].
ای أبا هبة ؛ امام در مرحله تربیت روحی و علمی انصار است تا اساس عقیده آنها را به صورت درست و بر پایه تقوا و علم بنا نهد؛ ظهور فرا نخواهد رسید مگر آنان آماده شده باشند تا بر اساس حکم نازل شده خداوند درکشورها حکومت کنند؛ این مدرسه جهانی آنهاست. اگر آرزو داری در این مدرسه شرکت کنی؛ حال یا می‌خواهی از شاگردان معلم؛ امام مهدی ناصر محمد یمانی باشی و یا می‌خواهی با مدرس این مدرسه جهانی مجادله نمایی تا شاگردان بدانند معلم آنها به حق بر تمام علمای مسلمین و مسیحی و یهودی تفوق دارد. این تحدی و مبارزه طلبی من؛ آن گونه که تو وصف کردی؛ از روی غرور نیست. پس همگی به من اجازه دهید نتیجه این گفتگو بین مهدی منتظر ناصر محمد یمانی و شیخ فاضل أبا هبة را اعلان کنم. هر نکته غیبی که می‌خواهد انتخاب کند؛ من در تمامی موارد او را به سختی شکست خواهم داد و به اذن خداوند علیم و حکیم؛ با علمی مواجه می‌شود که تصور آن را هم نمی‌کرده است و ما با دلایل علمی و منطقی که از محکمات قرآن عظیم گرفته شده‌اند؛ او را خاموش خواهیم ساخت.
ممکن است أبا هبة بگوید:" ما می‌خواهیم بدانیم این دانش را چگونه آموخته‌ای؟" در جوابش می‌گوییم:أبا هبة به مدینه منوره برو بر سر قبر محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حاضر شو و از ایشان سؤال کن چگونه قرآن را آموخته است؟ و اما؛ برای چه این سؤال را از ناصر محمد می‌کنید؟ او تنها از آنچه که بر محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده با شما سخن می‌گوید؛ یا فکر می‌کنی اینکه قرآن را از حفظ نیستیم و به دنبال آیات می‌گردیم؛ حجتی بر علیه ماست؟ گرچه تو اینکار را خوش نداری؛ اما آیا انتظار داری من بر خدا دروغ ببندم؟ راست این است که خداوند کلماتی از آیه را برای تذکر به من القاء می‌نماید و کلماتی از آیه به من الهام می‌شود. من آن را در موتور جستجوی گذاشته و آیه را پیدا می‌کنم؛ من این کار را بعد از ظهور نیز ادامه خواهم داد.
أبا هبة ؛ اینترنت در اختیار توست؛ تو را به مبارزه می طلبم تا اگر می‌توانی بیانی هدایت‌گرتر از بیان ناصر محمد یمانی بیاوری؛ اگر در موتور جستجوی گوگل دنبال آیه‌ای بگردی ؛ ایرادی از تو نمی‌گیریم، بلکه هرکاری که می‌خواهی بکن و هرطوری که می‌خواهی جستجو نما؛ اما هیهات هیهات؛ چه کسی درباره دانش علمی تو از کتاب به تو یادآوری خواهد کرد؟ والله والله اگر پروردگارم با کلماتی از کتاب که بدان‌ها احاطه کامل دارم به من یاد آوری نمی‌کرد؛ چگونه می‌توانستم بیان حق قرآن را برایتان بیاورم؟ بیا و شانست را امتحان کن أبا هبة.
اگر بیان ما را درمورد هریک از آیات، حق نمی‌دانی؛ بیا و در موتور گوگل هر چه می‌خواهی جستجو کن و تفسیری بیاور که از بیان ناصر محمد یمانی درست‌تر و حق‌تر باشد.
گوش کن چه می‌گویم؛ فتوای خود را ولو تو خوش نداشته باشی، با قسم مؤکد می‌نمایم و می‌گویم: به خداوند واحد قهار که معلم مهدی منتظر است؛ نه تو نه تمام علمای امت و خطبای منابر نمی‌توانید بیانی از قرآن ارائه نمایید که حق‌تر؛ محکم‌تر و هدایت‌گرتر از بیان ناصر محمد یمانی باشد ولو اینکه به یاری و کمک به یک‌دیگر برخیزید. این مبارزه طلبی و تحدی از روی غرور نیست؛ تو ما را متهم کردی که مغروریم؛ مغالطه و عیب جویی را رها کن؛ بیا و برای ما یک نکته از بیانات را بیاور که از نظر تو باطل است تا درباره آن مجادله و بحث کنیم. اما تو به دنبال تشکیک هستی ولی تصور می‌کردم حق جو و متفکر اسلامی هستی؛ چقدر این فکر تو بد و نابجاست.
انصار پیشگام و برگزیده؛ گفتگو با أباهبة را متوقف کرده و او را به مهدی منتظر ناصر محمد یمانی بسپارید تا ببینیم کدام یک به حق سخن گفته و مردم را به راه راست-صراط مستقیم- هدایت می‌کنیم و اگر دیدید اباهبة تنها در یک مسئله از قرآن عظیم دربرابر ما حجت آورد، بر تمام انصار در هر گوشه‌ی عالم واجب است از پیروی از ناصر محمد یمانی بازگردند؛ حتی اگر دیدید ما در یک تریلیون مورد بر أبا هبة غلبه کردیم و تنها در یک مسئله أبا هبة ما را شکست داد؛ برشماست که از تبعیت از من بازگردید. می‌دانید چرا چنین حکم ظالمانه‌ای را درحق خود می‌کنم؟ چون می‌دانم نه أباهبة قادر خواهد بود بر من غلبه کند و نه هیچ یک از علمای انس و جن قادر به چنین کاری هستند. ای مسلمانان؛ آیا تصور می‌کنید؛ شاگردی که معلمش خداوند و پروردگار عالمیان است؛ شکست می‌خورد؟ جواب: سبحان الله؛ من چیزی بیش از آنچه که پروردگارم به من آموخته نمی‌دانم و پروردگارم عزیز و حکیم است من شما را با ( یاری ) خداوند به تحدی فرا می‌خوانم نه با (تکیه بر ) خودم. سبحان الله العظیم، کسی که به خداوند توکل نماید؛ او برایش کافی است؛ حال چگونه است کسی که خداوند به او وعده داده است که هیچ عالمی نیست که از قرآن با وی به مجادله بنشیند مگر مقهور او گردد؛
وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــــ

اقتباس المشاركة 167879 من موضوع الردّ الأول من الإمام المهدي إلى المفكر الإسلامي أبي هبة، وربّه أعلم بما في قلبه فليحذره..

- 1 -
[ لمتابعة رابط المشاركـــــــــــــة الأصليّة للبيــــــــــــــان ]
https://albushra-islamia.net./showthread.php?p=167872

الإمام ناصر محمد اليماني
08 - 02 - 1436 هـ
30 - 11 - 2014 مـ
09:52 صباحاً
ــــــــــــــــــ

الردّ الأول من الإمام المهديّ إلى المفكر الإسلامي أبي هبة، وربّه أعلم بما في قلبه فليحذره ..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله من الجنّ والإنس من أوّلهم إلى خاتمهم محمد رسول الله وجميع المؤمنين في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، أما بعد..

ويا أيّها المفكر والباحث الإسلامي أبا هبة، لسوف نعلم أيّنا الذكي وأيّنا الغبي وأيّنا يحرِّف الكلِم عن مواضعه المقصودة كتحريفك للبيان الحقّ لقول الله تعالى: {وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (54) وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ (55)} صدق الله العظيم [الحج].

ونأخذ قول الله تعالى: {وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (54)} صدق الله العظيم. فهنا يتكلم الله عن المؤمنين بالقرآن العظيم منذ نزول القرآن وهم المتدبّرين المتفكّرين في كل زمانٍ ومكانٍ فلا ينتظرون معجزاتٍ خارقةٍ لكي يصدّقوا؛ بل تدبروا الكتاب تدبر العقل والمنطق. تصديقاً لقول الله تعالى: {كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ (29)} صدق الله العظيم [ص].

وأمّا الذين لا يتدبرون ولا يتفكّرون في كل زمانٍ ومكانٍ فهم في شكٍ من حقيقة هذا القرآن العظيم حتى يأتي أحدَهم الموتُ فيزول الشكّ باليقين أو يأتيه عذاب يومٍ عقيمٍ وهو لا يزال على قيد الحياة، فلا تحرّف البيان عن مواضعه المقصودة. وقد كان الحوار بيني وبين (علي سالم) ليس في المؤمنين بالقرآن العظيم؛ بل كنت أقيم الحجّة عليه بأنّ أصحاب الشكّ في حقيقة هذا القرآن العظيم أنه سوف يزول شكّهم يوم يأتيهم عذاب يومٍ عقيمٍ قبيل قيام الساعة فمن ثمّ يقولون: {رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ (12)} صدق الله العظيم [الدخان].

ولكنك دمجت في البيان آيةً لم نقصد بيانها على الإطلاق في حوارنا لعلي سالم وهي قول الله تعالى: {وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (54)} صدق الله العظيم. وحتى وإن نسختها مع الآية المقصودة فعلي سالم يُعتبر أذكى منك كونه يعلم أنّي لا أقصد إلا قول الله تعالى: {وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ (55)} صدق الله العظيم، ولكنّك أخذت الآية التي قبلها فقلت فكيف تنطبق مع بيان ناصر محمد اليماني؟ رغم أنك لربّما تعلم أنّي لم أقصد بيان آية المؤمنين؛ بل بيان الآية التي تفتي بشكّ الذين لا يوقنون بآيات ربّهم في محكم كتابه وأنه سوف يزول الشكّ باليقين حين يروا آية العذاب بالدخان المبين، ثمّ يزول الشك باليقين فيقولون: {وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ (55)} صدق الله العظيم، فمن ثم يزول الشكّ باليقين فيقولون: {رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ (12)} صدق الله العظيم [الدخان]، ولكنّك تحاول أنْ تظهر عيباً في بيان الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني حتى كلفك ذلك أن تحرّف البيان عن غير المقصود.

ويا أبا هبة، والله الذي لا إله غيره لا يخفون علينا الباحثون عن الحقّ من المرجفين المشكِّكين في البيان الحقّ للقرآن العظيم، ولسوف أثبت غباءك ومن القرآن العظيم كوني سوف آتي بفكر مَنْ هم على شاكلتك فاسمع للقصة الآتية: فقد كان صحابة محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم يحفظون ما يستطيعون من آيات القرآن ثم يذهبون ليبلّغوا الناس بها تنفيذاً لحديث محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: [بلغوا عني ولو آية]. وكان الدعاة من المؤمنين بالنبيّ يلتقون ببعض الأغبياء فيتلون عليهم آيات ربّهم، فلا يوقنون بها ولم يتفكروا فيها؛ بل قالوا: "لن نؤمن بها حتى نقابل محمداً وننظر إلى صورته ونسمع الآيات هذه من فيهِ". فمن ثم ذهبوا من الدعاة إلى النّبيّ فقابلوه، وللأسف لم يتغيّر من واقعهم شيئاً ولم تهتدِ قلوبهم لكون الهدى ليس في صورة النّبيّ ولا في سماع صوته. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُواْ لاَ يَعْقِلُونَ (42) وَمِنهُم مَّن يَنظُرُ إِلَيْكَ أَفَأَنتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَلَوْ كَانُواْ لاَ يُبْصِرُونَ (43) إِنَّ اللّهَ لاَ يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً وَلَـكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (44)} صدق الله العظيم [يونس].

فهل سماعهم لصوت النّبيّ هدى قلوبهم؟ إنهم لم يهتدوا كونهم لم يتفكروا في آيات ربّهم التي تتلى عليهم. وكذلك الإمام المهديّ، فوالله يا أبا هبة إذا لم يهدِك إلى الحقّ البيانُ الحقّ في هذا الموقع المبارك فإنّك لن تهتدي أبداً وحتى لو رافقت الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني ألف عامٍ -لو تعمرنا- وأنا أتلو عليك الليل والنهار قرآنه وبيانه بالغيب عن ظهر قلبٍ فلن تهتدي إذاً أبداً كونك أصلاً لا تتفكّر في البيان الحقّ للقرآن؛ بل تظنّ الهدى في صورة ناصر محمد اليماني وسماع صوته، ولذلك أنت مصرٌّ على ظهور الصوت والصورة الحيّة. وما الفرق؟ فهل سوف يحاجّكم ناصر محمد اليماني من بعد ظهور الصوت والصورة الحيّة بغير ما يحاجِج به ناصر محمد في موقعه في عصر الحوار من قبل الظهور؟ وربّما يودُّ أبو هبة أن يقول: "بل نريد أن ندرس كيف تعلمتَ البيان وكيف يأتيكَ؟ وهل أنت حافظٌ للقرآن أم إنّك فقط تستخدم البحث؟". فمن ثم نردّ عليك بالحقّ ونقول: فهذا هو الغباء الفاحش يا أبا هبة! فكأني أحاجّكم بوحيٍّ جديدٍ على الساحة من ربّ العالمين! بل نحاجكم بآياتٍ يحفظها علماؤكم في صدورهم عن ظهر قلبٍ من قبل أن يبعث الله الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، ولكن للأسف كالحمار يحمل الأسفار في وعاءٍ وهو لا يعلم ما يحمل على ظهره! مع احترامي لعلماء المسلمين؛ ولكن هذه هي الحقيقة.

ويا رجل، كيف أنّ الذين فسّروا القرآن ستجد أنّهم كانوا يحفظون القرآن عن ظهر قلبٍ ولكنّك سوف تجد أيضاً الفرق بين تفسيرهم القرآن وبين بيان القرآن للإمام ناصر محمد اليماني، فهو كالفرق بين الظلمات والنور وكالفرق بين الحقّ والباطل؛ بل لا مجال للمقارنة.

والسؤال الذي يطرح نفسه؛ فكيف استطاع ناصر محمد اليماني أن يبيّن القرآن ويفصّله تفصيلاً من نفس القرآن وهو لا يحفظ القرآن؟ فمن ثم نردّ عليكم بالحقّ وأقول: والله الذي لا إله غيره إنّ ربّي يلهمني بكلماتٍ من سلطان علمي وبعض الكلمات لا أعلم علم اليقين حينها هل حقاً هي موجودةٌ في القرآن أم وسوسة شيطانٍ! فلا بدّ أن يطمئن قلبي. فمن ثّم أضع هذه الكلمات في محرك قوقل حتى أتبيّن وجودها في القرآن لأنّي معذورٌ فأنا لا أحفظ القرآن، فمن ثمّ تحضر كلمات الآية المطلوبة بالضبط، فمن ثم أنظر في أيّ سورةٍ هي وما رقم الآية، ومن باب الحرص أتأكد من صحة الآية من عدّة مواقع خاصةً بالقرآن. فسبحان ربي! وإنّما يلهمني ربّي كلمات بحثٍ وليست الآية كاملةً، فبعض الكلمات أعلم أنها موجودةٌ في القرآن وبعضها لا يطمئن قلبي حتى أجدها في محكم القرآن.

وعلى كل حالٍ ليس شغلك كيف علِمَ ناصر محمد البيانَ يا أبا هبة، ومن المفروض أن لا يهمك ذلك في شيء كونك أصلاً لن تصدق ناصر محمد بأيّ وحيٍّ ما لم يجادلك من آيات القرآن العظيم، إذاً فلماذا تشغل نفسك بمعرفة كيف يتلقّى ناصر محمد وحي التّفهيم؟ بل ذلك غباءٌ كبيرٌ مع احترامي لأبي هبة، وبيني وبينكم (قال الله وقال رسوله) وما عندي وحيٌّ جديدٌ ولا كلمةٌ واحدةٌ ولا حرفٌ بغير ما تنزَّل على خاتم الأنبياء والمرسلين محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.

وبالنسبة لوسيلة الإنترنت العالميّة فهي أحسن وسيلةٍ للحوار مع علماء الأمّة ومفتي ديارهم في عصر الحوار من قبل الظهور، فأنت تعلم يا أبا هبة أنّ ما لا يقل عن 90% من علماء المسلمين والنصارى واليهود يدخلون الأنترنت العالميّة ويدخل موقعنا آلاف العلماء بأسماءٍ مستعارةٍ ويطّلعون على البيان الحقّ للقرآن فيتفاجأون بما لم يحتسبوا من العلم، فمنهم من يتابع بدون مشاركةٍ، ومنهم من يراسلنا على الخاص ويعترف بالحقّ ويقول: "وأشهد أنك يا ناصر محمد تنطق بالحقّ وتهدي إلى صراطٍ مستقيمٍ ولكني غير مستيقن بعد أنك أنت الإمام المهدي". وآخرون يبايعون، وآخرون مذبذبون لا معي ولا ضدي، وآخرون لم يطلعوا على بيانات الإمام ناصر محمد اليماني وإنّما سمعوا عنّي بأنه يوجد هناك رجلٌ في الأنترنت العالميّة يقول أنّه المهديّ المنتظَر ناصر محمد، ومباشرةً استشاطوا غضباً وصعدوا على منابر المساجد يحذّرون المسلمين من اتّباع المدعو ناصر محمد اليماني، وما كانت حجّتهم إلا قولهم أنّ المهديّ المنتظَر إنّما ورد في الأثر اسمه "محمد بن عبد الله" إن كان ذلك العالم سُنيّاً، أو يقول كما ورد في الأثر عن أئمة آل البيت المطهر أنّ اسم المهديّ المنتظَر "محمد بن الحسن العسكري" وليس ناصر محمد. فمن ثمّ نقيم عليهم الحجّة ونقول: أقسم بمن علّمني البيان الحقّ للقرآن قسم المهديّ المنتظَر الحقّ لا قسم كافرٍ ولا فاجرٍ أنّ الذين يحكمون على ناصر محمد اليماني من قبل أن يستمعوا إلى سلطان علمه أنّهم ليسوا من الذين هداهم الله لكون الذين هداهم الله في كلّ زمانٍ ومكانٍ هم الذين لا يحكمون من قبل أن يستمعوا القول؛ بل يؤجِّلون الحكم إلى بعد أن يستمعوا القول فمن ثم يتّبعوا أحسنه إن تبيّن لهم أنه الحقّ من ربّهم، وأولئك بشّرهم الله بالهدى في كلّ زمانٍ ومكانٍ. تصديقاً لقول الله تعالى: {فَبَشِّرْ عِبَادِ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الزمر].

ولن يهتدي إلى الحقّ في عصر بعث الأنبياء والمهدي المنتظر إلا أولو الألباب وهم الذين لا يحكمون على الداعية من قبل أن يستمعوا لقوله ويتفكروا في منطق سلطان علمه؛ بل يؤجّلوا الحكم حتى يستمعوا إلى سلطان علم الداعية فمن ثم يتّبعوا أحسنه إن تبيّن لهم أنّ سلطان علمه من عند ربهم لكونه قد تقبلته عقولهم واطمأنت إليه قلوبهم وسالت أعينهم من الدمع مما أبصروا من الحقّ من ربّهم وتبيّن لهم أنّه يدعو إلى الحقّ ويهدي إلى صراطٍ مستقيمٍ، وأولئك الذين هدى الله من عباده في كل زمانٍ ومكانٍ في عصر بعث الأنبياء وأئمة الكتاب والمهديّ المنتظَر. تصديقاً لقول الله تعالى: {فَبَشِّرْعِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الزمر].

ألا والله الذي لا إله غيره أني لا أراك منهم يا أبا هبة وأراك تطالبنا بقناةٍ فضائيّة، فمن ثم نقول لك: يا أبا هبة، إن القناة تصلح لإعلان الحقّ للناس وليس للحوار، فتعال أولاً لتنظر هل ناصر محمد اليماني ينطق بالحقّ ويهدي إلى صراطٍ مستقيمٍ ومن بعد اقتناع أبي هبة فلكل حادثٍ حديثٍ، ولكنك مشغولٌ بالإعلان من قبل أن تقتنع أنت بالدعوة المباركة! ألا والله لا يتمنى تحقيق القناة الفضائيّة لناصر محمد إلا أنصاره، وأما أبو هبة فوالله لا يتمناها لناصر محمد كونه أصلاً ليس مقتنعاً بدعوة ناصر محمد اليماني؛ بل ومكذباً بدعوة ناصر محمد اليماني برغم أنّه لم يقرأ بعد من بيانات ناصر محمد إلا قليلاً وما جاء إلا ليقيم الحجّة على ناصر محمد، ولكنه كاد يجعل الحجّة في عدم وجود القناة الفضائية أو في عدم ظهور ناصر محمد اليماني وهو يدعو الناس في الشارع العام. فهل تظنّه جُبْناً من ناصر محمد اليماني؟ فوالله إنّك لمن الجاهلين، أوَ تظنُّ أنّ ناصر محمد لا يجيد الخطاب الارتجالي؟ بل أنتم من الجاهلين. ولسوف تعلمون يا أبا هبة ما أجمل نثر البيان الحقّ للذكر على لسان المهديّ المنتظَر كوني أفهم القرآن فهماً وهذا هو الأهم من قبل الحفظ حتى لا أكون كالحمار يحمل الأسفار في وعاءٍ ولكنه لا يفهم ما يحمل على ظهره.

ويا رجل، لقد أنزل الله القرآن للتدبّر أولاً. تصديقاً لقول الله تعالى: {كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ} صدق الله العظيم [ص:29].

وأما الأغبياء الذين لا يتدبّرون ولا يتفكّرون في سلطان علم البيان الحقّ للقرآن فلن ولا ولن يهتدوا حتى ولو ظهر المهديّ المنتظَر في كافة قنوات البشر ليتلو عليهم البيان الحقّ للذكر، فلن يزيدهم بعث المهديّ المنتظَر إلا رجساً إلى رجسهم كونهم أرادوا أن يؤسِّسوا الهدى على براهين من عند أنفسهم إمّا بطلب المعجزات الخارقة أو غير ذلك كما يريد أن يؤسس أبو هبة هدى القلب أنْ يقوم على رؤية ناصر محمد اليماني؛ لننظر كيف فنّ الخطابة لديه؟ وننظر كيف يتلقى سلطان علم البيان للقرآن؟ و و و و ......... فمن ثم نقول: والله ثم والله إنّك من الجاهلين؛ بل بُني أساس الهدى على التفكّر في آيات الكتاب والإيمان بها. تصديقاً لقول الله تعالى: {فَإِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ (52) وَمَا أَنتَ بِهَادِ الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ (53)} صدق الله العظيم [الروم].

وذلك بينكم وبين المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني أن يقيم عليكم الحجّة بالحقّ بآياتٍ بيّناتٍ محكماتٍ من آيات أمّ الكتاب، أم لا ترى هذه الآيات التي تأسّس عليها هدى الربّ للقلب أنّه تأسّس على الاستماع والتفكر والتدبر لآيات الله في محكم كتابه؟ تصديقاً لقول الله تعالى: {فَإِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ (52) وَمَا أَنتَ بِهَادِ الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ (53)} صدق الله العظيم.

ويا أبا هبة، إنّ الإمام المهديّ في مرحلة تربية أنصاره روحيّاً وعلميّاً حتى يُؤسِّسهم بشكلٍ صحيح على أساس التقوى والعلم، فلا يأتي الظهور إلا وهم جاهزون للحكم بما أنزل الله على دول البشر، وهذه مدرستهم العالميّة فإن شئتَ أن تنتمي لهذه المدرسة سواء تريد أن تكون من تلاميذ المعلم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، أو إن شئت كذلك نقبلك أن تجادل مُدرّسَ المدرسة العالميّة ليعلَمَ تلاميذه لكم يتفوّق معلمُهم حقاً على كافة علماء المسلمين والنصارى واليهود، وليس تحدي الغرور كما تصفنا، فليسمح لي الجميع ومن الآن أن أعلن النتيجة للحوار بين المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني وفضيلة الشيخ (أبي هبة) بأنّني سوف ألجمه بالحقّ إلجاماً في جميع ما يشاء من النقاط عن ظهر الغيب، فليختَر ما يشاء وسوف يجد من العلم بإذن الله العليم الحكيم ما لم يكن يحتسب، ولسوف نخرس لسانه بمنطق سلطان العلم من محكم القرآن العظيم.

وربّما يودّ أن يقول أبو هبة: "بل نريد أن نعلم كيف تعلمته؟". فمن ثم نقول لك: يا أبا هبة، فلتذهب إلى قبر محمدٍ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- بالمدينة المنورة فسله كيف تعلّم هذا القرآن؟ وأما ناصر محمد فلماذا تسأله هذا السؤال فهو لا يكلمكم إلا بما تنزل على خاتم الأنبياء محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، أم إنّك ترى أنّها حجّة علينا لو لم نحفظ القرآن وترانا نبحث عن الآية؟ بل سوف أبحث عنها رغم أنفك، أم تريدني أن أفتري على الله؟ وإنّما أتلقى من ربّي كلمات التذكير للآية أن يلهمني بكلماتٍ من الآية وذلك حتى أضعها في محرك البحث، وهذا ما سوف أفعله حتى من بعد الظهور.

ونقول لك يا أبا هبة، فها هو الأنترنت بين يديك فأتحدّاك أن تأتي ببيانٍ هو أهدى من بيان ناصر محمد اليماني، ولن نعيب عليك أن تبحث عن الآية في محرك قوقل؛ بل افعل ما تشاء وابحث كيفما تشاء، ولكن هيهات هيهات فمن يُذكّرك بسلطان علمك في الكتاب يا أبا هبة؟ فوالله ثم والله لولا أنّ ربّي يذكّرني بكلماتٍ من سلطان علمي لما استطعت أن آتيكم بالبيان الحقّ للقرآن، فهيا جرّب حظّك يا أبا هبة. وما ترانا مخالفين الحقّ في بيان أي آيةٍ؛ فهيا فلتبحث كيف تشاء في محرك قوقل فتأتينا بالتفسير الأحقّ من بيان ناصر محمد اليماني.

واسمح لي أن أقول لك ومن الآن مزكّياً فتواي بالقسم رغم أنفك؛ وأقول: أقسم بالله الواحد القهار معلمَ المهديّ المنتظَر لا تستطيع أنت وكافة علماء الأمّة وخطباء المنابر أن تأتوا ببيانٍ للقرآن هو أحقّ من بيان ناصر محمد اليماني وأقوم قيلاً وأهدى سبيلاً حتى ولو كان بعضكم لبعضٍ وكيلاً وخليلاً. وليس تحدي الغرور يا من تتّهمنا بالغرور فدعك من المغالطة والإرجاف، فهيا فلتختَر أي نقطةٍ تراها باطلةً في أي بيانٍ لنا ولنتجادل فيها. ولكنّك من المرجفين وظننتُك من الباحثين عن الحقّ ومفكراً إسلاميّاً فبئس الفكر فكرك.

ويا معشر الأنصار السابقين الأخيار توقّفوا عن حوار أبي هبة وذروه للمهديّ المنتظر ناصر محمد اليماني لننظر أيّنا ينطق بالحقّ ويهدي إلى صراطٍ مستقيمٍ، ولئن وجدتم أنّ أبا هبة أقام علينا الحجّة في مسألةٍ واحدةٍ فقط من القرآن العظيم فعلى جميع الأنصار في مختلف الأقطار التراجع عن اتّباع ناصر محمد اليماني حتى ولو رأيتموني غلبتُ أبا هبة في ترليون مسألة إلا مسألةً واحدةً فقط غلبني فيها أبو هبة فإنّ عليكم بالتراجع عن اتّباعي، وهل تعلمون لماذا هذا الحكم الظالم في حقّي؟ وذلك لكوني أعلم أنّ أبا هبة لا ولن يستطيع لا هو ولا كافة علماء الإنس والجنّ أن يغلبوني. ويا مسلمين، فهل ترون أنّه سوف يُغلَب تلميذٌ ومعلمه الله ربّ العالمين؟ والجواب: سبحانه لا علم لي إلا بما علّمني ربّي إنّ ربي عزيزٌ حكيمٌ. وإنّما أتحداكم بالله وليس بنفسي. ويا سبحان الله العظيم، ومن يتوكل على الله فهو حسبه، فما بالك بمن وعده الله أنّه لا ولن يجادلني عالِمٌ ولا أحدٌ في القرآن إلا غلبته؟

وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
___________

اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..

[فاطمه]

- 2 -

[ لمتابعة رابط المشاركـــــــــــــة الأصليّة للبيــــــــــــــان ]
الإمام ناصر محمد اليماني
11 - صفر - 1436 هـ
03 - 12 - 2014 مـ

۱۲-آذر-۱۳۹۳ه.ش.

05:46 صباحاً
ــــــــــــــــــ


امام مهدی قاطعانه با دانشی که از جانب پروردگارش به او عطا شده دومین پاسخ را به أباهبة می‌دهد.

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم وجميع المؤمنين في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، أمّا بعد..

أبا هبة تو از کسانی هستی که بدون علم و هدایت و کتابی روشنگر؛ بر سر آیات پروردگار مجادله می‌کنی؛ اگر از راستگویان بوده و برای دفاع از حدود دین به اینجا آمده بودی تا درباره مسائل دینی که امام ناصر محمد یمانی درآنها با شما اختلاف دارد با ما مجادله نمایی؛ بر تو واجب بود که دفاعت از دین بر اساس دلایل علمی‌قاطعانه و از محکمات قرآن عظیم باشد؛ اگر راست می‌گفتی.....
با اینکه از بسیاری از بیاناتی که در آنها امام ناصر محمد یمانی قرآن با خود قرآن تبیین کر‌ده‌است، آگاهی داری؛ اما می‌دانی که قادر نیستی حتی در یک مسئله از مسائل فقهی و عقیدتی؛ باطل بودن حجت ناصر محمد یمانی را ثابت کنی؛ چون شاهدی که حجت ناصر محمد واضح‌تر و بیان وی روشن‌تر و مفصل‌تر از حجت توست و لذا راه دیگری درپیش گرفته و تلاش می‌کنی در شأن ناصر محمد یمانی تشکیک کنی. به هیچ وجه موفق نخواهی شد مگر در یک صورت؛ آن هم این است که یکی از مسائل اعتقادی را انتخاب کنی، مثل نفی امکان رؤیت مستقیم خداوند؛ یا نفی عذاب قبر و یا نفی احکام اجرای حد مثل نفی حد سنگسار برای زناکار متأهل و یا هر یک از مسائل فقهی و اعتقادی را که ناصر محمد با جرأت و دانش قاطع علمی‌ خود آنها را روشن نمو‌ده‌است در حالی که علمای مذاهب بر سر آنها اختلاف دارند. اما تو به کل گفتگو برای دفاع از حدود دین الهی را رها کرده و سعی می‌کنی در شأن ناصر محمد یمانی تشکیک کنی. أباهبة موفق نخواهی شد؛ پس ما برایت مسئله را ساده می‌کنیم، بیا و ثابت کن که حد زناکار متأهل سنگسار است. تو از کسانی هستی که به سنگسار زناکار متأهل اعتقاد داری و ناصر محمد یمانی حد سنگسار را برای زناکار متأهل رد می‌کند؛ ما حکمی‌ را که از آیات محکم کتاب استنباط کرده و به تفصیل بیان نموده‌ایم را بجای حکم باطل شما آورده‌ایم. یا بیا و برای اثبات حقیقی بودن عذاب قبر دلیل بیاور؛ چون ناصر محمد بر این امر تأکید دارد که فرد بعد از مرگ مستقیم در آتش عذاب می‌شود نه اینکه به زعم شما در قبر عذاب شود؛ شما با این عقیده باطل که قبر روضه‌ای از رضوان بهشت است یا حفره‌ای از آتش، بر علیه خود حجت دراختیار مردمان گذاشته‌اید.تمام کافران به قرآن اثری از آتش در قبر کافران به قرآن عظیم و اثری از روضه رضوان در قبر مسلمانان پیدا نکر‌ده‌اند و نسبت به قرآن عظیم که رسالت خداوند برای تمام عالمیان است؛ کافرتر شده‌اند.علت کافر ماندنشان؛ عقیده باطل شما در مورد قبر است؛ شما که قبر اموات مؤمن را روضه بهشت و قبر اموات کافر را حفره‌ای از آتش جهنم اعلام کر‌ده‌اید.

تو و أمثال تو که با تبعیت کورکورانه و بدون تفکر؛ ندانسته به خداوند نسبت می‌دهید؛ باعث انحراف و گمراهی مسلمانان و تمام مردم شده‌اید. فتاوی ديني نزد تو وأمثال تو مسائلی اجتهادي است و معیار صحت آنها فتوای باطلی است که می‌گوید: [كلّ مجتهدٍ مصيبٌ فإن أصاب في المسألة فله أجران وإن أخطأ فله أجر]

[ هر مجتهدی هميشه برصواب است؛ اگر درست گفت دو اجر می‌برد و اگر خطا کرد يك اجر می‌برد دارد] ! و این دروغ است، بلکه اگر کسی خطا کرد، بار گناه خود و تمام کسانی را که تا روز قیامت از او پیروی می‌نمایند بر دوش خواهد داشت. شما از ظن تبعیت می‌کنید ولی ظن و گمان کسی را از حق بی نیاز نمی‌کند. تصور می‌کنید برحق هستيد اما برحق نيستيد مگر بر اساس آنچه که خداوند در آیات محکم کتاب خود نازل نمو‌ده‌است؛ حکم کنید.
اما امام مهدی ناصر محمد یمانی با بسیاری از باورهای شما مخالف است و برهان‌های روشن خود را با وحی تفهیمی‌–و نه با وسوسه‌های شیطان رانده شده- از آیات محکم قرآن برایتان می‌آورد. اما معیار حقیقی بودن وحی تفهیم فتوای حق، اين است که: نگاه کنید که برهان‌های علمی‌ناصر محمد از فکر خود او منشأ گرفته است و او تصور می‌کند از جانب خدا به او الهام شده و وحی تفهیمی‌است؟ یا اینکه ناصر محمد می‌گوید خداوند آیه‌ای از کتاب را که درمورد آن باید با شما مجادله نمایم به من الهام می‌کند؛ کلماتی از آیه را به یادم می‌آورد تا بتوانم در باره آن جستجو کرده و برهان قاطع و کوبنده در باره آن مسئله را برایتان استخراج کنم. تنها شرطی که با شما می‌کنیم این است که خداوند به حق بینتان حکم کند؛ چون بر امام مهدی چیزی جز آوردن حکم خداوند درباره یک مسئله با استنباط حکم حق الهی از آیات محکم قرآن عظیم نیست تا با برهان‌های قاطع علمی ‌مقتدرانه بر شما غلبه کنیم.

چقدر این سؤال تو از انصار مرا متعجب کرد: معیاری که با واسطه آن شما استنباط کر‌ده‌اید؛ آنچه که ناصر محمد درباره دین خداوند به شما می‌آموزد از راه وحی تفهیمی‌است؛ چیست؟ به حق جوابت را داده و به حق می‌گوییم: تو از احمق‌ترین کسانی هستی که در طول این ده سال با آنها گفتگو کر‌ده‌ایم! ای مرد، قسم به خدایی که جز او خداوندی نیست؛ تنها دلیلی که باعث می‌شود خردمندان بیان امام ناصر محمد یمانی را باور کنند این است که اودر تمام مواردی که فتوا می‌دهد؛از آیات محکم کتاب، قرآن عظیم برای ایشان حجت می‌آورد.

می‌دانم که تو آنها را عوام الناسی خوانده‌ای که نمی‌دانند چگونه حق را از باطل جدا کنند. امام ناصر محمد یمانی در جوابت به حق می‌گوید: ای پر ادعا، اگر راست می‌گویی بیا و به ما نشان بده که چگونه معتقدات ناصر محمد یمانی و انصارش را درهم می‌کوبی؟ واگر نتوانی چنین کنی و نخواهی توانست؛ روشن می‌شود از کسانی هستی که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند، به تأویلی که برای عذاب دردناک"دخان" آور‌ده‌ای نگاه کن. تو از پیش خودت بدون علم و هدایت و کتابی روشنگر آن را تأویل نمو‌ده‌ای[اشاره به آیه کریمه سوره الحج:وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّـهِ بِغَيْرِ‌ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُّنِيرٍ‌ ﴿٨﴾] و ناصر محمد یمانی را نصیحت می‌کنی که از سخن حق –خود- توبه نماید! این ما هستیم که به تو نصیحت می‌کنیم تا به خاطر نسبت‌هایی که ندانسته به خداوند می‌دهی و مطمئن نیستي به حق از جانب خدا باشند؛ توبه کنی. بدان که با نسبت نادانسته به خداوند دادن؛ امر شیطان را اطاعت کر‌ده‌ای؛ چون شیطان به شما فرمان می‌دهد چیزی را که نمی‌دانید به حق از جانب خداوند است به او نسبت دهید و امر می‌کند از گمان‌های خودتان تبعیت نمایید و خداوند تعالی می‌فرماید:

{يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ (۱۶۸) إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ (۱۶۹)} صدق الله العظيم [البقرة].

اما فرمان خداوند برعکس دستور شیطان است؛ خداوند نسبت دادن چیزی به او را بدون اینکه مطمئن باشید به حق از جانب اوست، بر شما حرام کر‌ده ‌است.خداوند تعالی می‌فرماید:

{قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الحقّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ (۳۳)} صدق الله العظيم [الأعراف].

به خاطر اینکه تو امثال تو از امر شیطان پیروی کرده و مطالبی را به خداوند نسبت می‌دهید که نه تنها نمی‌دانید به حق از جانب پروردگارتان است؛ بلکه مخالف آن چیزی است که خداوند در آیات محکم کتابش نازل نمو‌ده‌است؛ پس بیا تا خط بطلان بر یکی از عقایدتان بکشیم که باعث ‌تردید بسیار و مانع پذیرش اسلام توسط مردم گردیده و آن عقیده باطل شما درباره عذاب قبراست در حالی که خداوند هیچ نشانه‌ای از وجود چنین عذابی در آیات محکم کتاب خود نازل ننمو‌ده ‌است و ناصر محمد یمانی ثابت کر‌ده حقیقت عذابی که بشر مستقیماً بعد از مرگ به آن مبتلا می‌شود چیست. روح بلافاصله بعد از مرگ وارد آتش می‌شود. این عذاب در زندگی برزخی است و شامل جسد نمی‌باشد. پس‌ تو را به چالش می‌کشیم تا حجت ناصر محمد یمانی درمورد نفی عذاب در حفره قبر را رد کنی. چون فتوای ناصر محمد یمانی این است که بعد از مرگ روح کفار دچار عذاب آتش می‌شود نه جسمشان (مترجم:منظور بلافاصله بعد از مرگ و در طول زندگی برزخی است). در این بیان به ذکر دو یا سه آیه اکتفا می‌کنیم تا عذاب قبر را نفی نماییم. فتوای جایگزین فتاوی شما را مستقیم از خداوند می‌آوریم که نشان می‌دهد کافران بعد از مرگ در آتش عذاب می‌شوند. برای مثال؛ در مورد کافران قوم نوح؛ خداوند در آیات محکم کتابش برایتان فتوا می‌دهد که آنها بلافاصله بعد از غرق شدن؛ مستقیم وارد آتش می‌شوند. خداوند تعالی می‌فرماید:

{مِمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ أَنصَارًا (۲۵)} صدق الله العظيم [نوح].

حال بیاید به عاقبت قوم فرعون بنگریم؛ آنها نیز بعد از غرق شدن مستقیم وارد آتش می‌شوند. خداوند تعالی می‌فرماید:

{فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا ۖ وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ (۴۵) النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ (۴۶)} صدق الله العظيم [غافر].

همچنین کافران قوم ابراهیم که خداوند آنها را همراه همسر لوط به آتش افکند؛ همچنان که پیش از آن همسر نوح را به آتش افکنده بود.خداوند تعالی می‌فرماید:
{ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شيئاً وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ(۱۰)} صدق الله العظيم [التحريم].

و این عذاب در آتش در زمان حیات برزخی آنها بعد از مرگ و قبل از برانگیختگی است. اما در برزخ فقط نفس درگیر عذاب می‌شود نه جسم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوْحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوْحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَنْ قَالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ مَا أَنْزَلَ اللهُ وَلَوْ‌تر ى إِذِ الظَّالِمُوْنَ فِيْ غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلاَئِكَةُ بَاسِطُوْا أَيْدِيْهِمْ أَخْرِجُوْا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُوْنِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُوْلُوْنَ عَلَى اللهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنْتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُوْنَ(۹۳)} صدق الله العظيم [الأنعام].

به فتوای خداوند درمورد عذاب روح در برزخ –بدون عذاب جسم- نظر کنید، برای همین است که ملائکه در زمان مرگ به مجرمان می‌گویند:

{أَخْرِجُوْا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُوْنِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُوْلُوْنَ عَلَى اللهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنْتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُوْنَ} صدق الله العظيم.

به استنباط حکم حق درمورد عذاب برزخی روح-بدون جسد- توجه کنید: {أَخْرِجُوْا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُوْنِ} صدق الله العظيم

به این معنی که در همان روزی که فرد از دنیا رفت؛ بعد از آنکه نفس از جسم خارج شد؛ (نفس) وارد آتش می‌شود. برای همین فرشتگان می‌گویند:

{أَخْرِجُوْا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُوْنِ} صدق الله العظيم

اما شما برعکس این فکر می‌کنید؛ چون اعتقاد دارید بعد از مرگ عذاب در قبر برجسم و روح هر دو وارد می‌شود و قبر آنقدر تنگ می‌شود که پهلوهای کافر را درهم می‌شکند! اما کسانی که درمورد این عقیده باطل شما تحقیق می‌کنند؛ اثری از این عقیده باطل پیدا نمی‌کنند. آنها در قبر کافران به قرآن عظیم، نه اثری از آتش می‌یابند و نه شواهدی از درهم شکستن استخوان ها(بر اثر فشار قبر) و به خاطر این عقیده دروغ شما کفرشان نسبت به قرآن عظیم بیشتر می‌گردد. آنها تصور می‌کنند این عقیده باطل در قرآن مسلمانان آمده ‌است و خبر ندارند که منشأ آن احادیث و روایات دروغی است که در صحیح البخاری و مسلم به خداوند و رسولش نسبت داده شده ‌است. با اینکه ما احادیث درست صحیح البخاری و مسلم را رد نمی‌کنیم، اما مطالبی را که می‌بینیم برخلاف قرآن و تکذیب کننده‌ آن است رد می‌کنیم. پیش از این درمورد معیار تشخیص احادیث دروغ و جعلی؛ فتوا دا‌ده‌ایم. اگر روایتی دروغ باشد؛ با آیات محکم قرآن اختلاف زیادی خواهد داشت چرا که هم قرآن و هم احادیث بیان؛ هردو از جانب خداوند فرستاده شده‌اند. خداوند در کتابش به شما فتوا دا‌ده ‌است که احادیث بیان سنت نبوی از تحریف و جعل درامان نیستند. خداوند از گروهی از مسلمانان خبر می‌دهد که تظاهر به ایمان کرده و کفر باطنی‌شان را پنهان می‌کردند و در مجالس احادیث " بیان در سنت" حاضر می‌شدند تا بعد از خروج از مجالس فوق؛ احادیثی برخلاف آیات محکم قرآن و سنت حق نبوی را در نزد خود پنهان نمایند. لذا خداوند به شما امر نمو‌ده ‌است تا احادیث " بیان در سنت" را در معرض قضاوت آیات محکم قرآن قرار دهید و سپس به حق میانتان حکم نمو‌ده ‌است اگر حدیثی دروغ بوده و از جانب کسی غیر از خداوند و رسولش وارد سنت بیان شده باشد؛ با آیات محکم قرآن اختلاف بسیار زیادی خواهد داشت چون حق و باطل نقیض یک‌دیگر بوده و جمع نمی‌شوند. أبا هبة آیا برهان امام مهدی برای کشف احادیث جعلی را رد می‌کنی؟ تو چه فکری می‌کنی؛ آیا ما معیار تشخیص و کشف احادیث دروغ را از خودمان درآور‌ده‌ایم و یا اینکه خداوند؛ مرا از قاعده کشف احادیث دروغ كه به پيامبر نسبت داده شده ‌است آگاه نمو‌ده‌است در جایی که خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا (۸۱) أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كثيراً (۸۲) وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا (۸۳)} صدق الله العظيم [النساء].

ناصر محمد یمانی از تمام علمای مختلف دینی دعوت می‌کند تا بر همین اساس؛ در موارد اختلاف بر اساس آنچه که خداوند نازل نمو‌ده‌است؛ در میان شان حکمیت نماید وبه پیروی ازروش انبیاء و بر اساس آیات محکم کتاب بین گروه های مختلف حکم دهد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بالحقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الحقّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(۲۱۳)} صدق الله العظيم [البقرة].

ای أبا هبة که از حکم پروردگارت که در ایات محکم کتابش آمده ‌است روگردانی! من خداوند و تمام انصار پیشگام برگزیده و همه حق جویانی که بر سر میز گفتگو حاضرند به شهادت می‌گیرم و شهادت خداوند کافی است؛ من تو و تمام کسانی که مانند تو به عذاب قبر اعتقاد دارند را به مبارزه می‌طلبم و حکم جایگزین را از آیات محکم ذکر برایتان می‌آورم تا با عقیده حقی که از محکمات کتاب گرفته شده است، درمیانتان حکم کنم و تنها صاحبان خرد متذکر می‌شوند. دست از مغالطه و تدلیس بردار و درباره آنچه که باعث تصحیح عقاید مسلمانان و نفی باورهای باطل می‌شود با من گفتگو کن؛ تا مسلمانان را به سوی باورهای حق برده و به راه صحیح بازگردانیم.

اما درمورد انتشار دعوت از راه شبکه ماهواره‌ای؛ ما منکر این نیستیم که این روش؛ راهی سریعتر برای پیروی از بیان حق قرآن عظیم است؛ اما خداوند هیچکس را بیش از توانش مکلف نمی‌کند و ما قادر به خرید شبکه ماهواره‌ای که اختصاص به انتشار دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی داشته باشد نیستیم و به محض اینکه خداوند امکان راه اندازی شبکه ماهواره‌ای اختصاصی را برایمان فراهم سازد؛ لحظه‌ای درنگ نخواهیم کرد تا منبر آزاد مهدویت را به راه انداخته و دعوت خود را به صورت زنده به سمع و نظر بشریت برسانیم. اما این را بدان که حتی اگر صاحب شبکه ماهواره‌ای شویم؛ از آن تنها برای قرائت بیانات حق قرآن استفاده خواهیم کرد و گفتگو بین علمای امت و مهدی منتظر بر سر میز گفتگوی جهانی در همین پایگاه که متعلق به امام مهدی ناصر محمد یمانی است یعنی "منتديات البشرى الإسلامية"ادامه خواهد یافت. می‌بینی که هر هجمه‌ای که می‌خواهی می‌کنی و هر گرد و خاکی که می‌خواهی در آن بر پا می‌کنی و برایت ممانعتی وجود ندارد. اجازه دا‌ده‌ایم هرچه می‌خواهی بنویسی و نوشتار تو در نزد ما امانت است و ما اهل امانت داری هستیم.

به هرحال أباهبة؛ من منتظر پاسخی از جانب تو هستم که برای مسلمانان مفید باشد و با غور و تفکر در آن اعتقادات باطلشان تصحیح شود و احکام دروغی که وارد دین خداوند شده است نفی کرده و حکم جایگزین را به حق برایتان بیاوریم. تو حتما از گفتگو درمورد احکام و حدود دینی فرار خواهی کرد؛ چرا که نمی‌خواهی باورهایی که از پدرانت به تو رسیده‌ است را تغییر دهی. از جمله فتنه مسیح دجال که مردی را به دو نیمه کرده و از میان دو نیمه بدنش رد می‌شود و سپس او را از مرگ برمی‌انگیزد و زنده می‌کند! شما با این عقیده نسبت به تحدی و مبارزه طلبی خداوند دربرابر باطل و اولیائش؛ کافر شده‌اید. خداوند آنها را به چالش می‌کشد تا ولو یک روح را بعد از خروج آن از حلقومش به بدن مرده بازگردانند. خداوند تعالی در آیات زیر باطل و اولیائش را به چالش کشیده و می‌فرماید:

{فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ (۷۵) وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ (۷۶)إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ (۷۷) فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ (۷۸) لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ (۷۹) تَنزِيلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ (۸۰) أَفَبِهَٰذَا الْحَدِيثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ (۸۱) وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ (۸۲) فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ (۸۳) وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ (۸۴) وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ (۸۵) فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ (۸۶)‌تر جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (۸۷) فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ (۸۸) فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ (۸۹) وَأَمَّا إِن كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ (۹۰) فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ (۹۱) وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ (۹۲) فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِيمٍ (۹۳) وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ (۹۴) إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ (۹۵) فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ (۹۶)} صدق الله العظيم [الواقعة].

به مبارزه طلبي آشكار خداوند خطاب به باطل و اولیائش نظر کنید که آنها را به چالش کشیده و از آنها می‌خواهد روح فقط یک مرده را به جسمش بازگردانند. به این مبارزه طلبی قاطع در فرموده خداوند توجه کنید:

{ فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ (۸۳) وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ (۸۴) وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ (۸۵) فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ (۸۶)‌تر جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (۸۷)} صدق الله العظيم

ولی أبا هبة می‌بینیم که تو و امثال تو که اهل تفکر و تدبر نیستند باوری دارند که برخلاف مبارزه طلبی خداوند است چراکه تو بر این اعتقادی که مسیح دجال بعد از نصف کردن یک مرد به دو نیمه، روح را بدن او باز می‌گرداند. اما این اعتقاد به معنای کافر شدن نسبت به تحدی است که خداوند در آیات محکم کتابش باطل و اولیائش را با آن به چالش می‌کشد و با وجود این شما تصور می‌کنید هدایت یافته‌اید...

درخواست خود از أباهبة را تکرار می‌کنیم و از وی می‌خواهیم درباره مواردی با ما گفتگو کند که فایده‌ای به حال مسلمانان و تمام انسان‌ها داشته باشد تا احکام حق دین خداوند برایشان روشن گردد و عقایدشان تصحیح شود. اما درصورتی که به تدلیس خود ادامه داده و لباس باطل بر تن حق بپوشانی و از گفتگو درباره مسائل عقیدتی و احکام فرار کنی؛ طرد خواهی شد چون وقت ما را تلف می‌کنی.

ای مرد! اگر راست می‌گویی،فقط در یک مسئله از دین خداوند دربرابر ناصر محمد یمانی حجت اقامه کن که اگر چنین کنی؛ کار دعوت ناصر محمد یمانی را تمام کرده و انصارش را از گمراه شدن نجات دا‌ده‌ای .اما اگر چنین نکنی؛ که نخواهی کرد؛ پس چرا ناصر محمد را عامل گمراه کردن مسلمانان از دین حق خداوندشان می‌خوانی؟ اما عامل گمراهی فتواها و احکامی ‌است که بدون برهان قاطع از آیات محکم قرآن و بدون آنکه دلیلی برای اثبات آنها از جانب خداوند نازل شده باشد صادر شده‌اند. بسیاری از احکام دینی شما مخالف آن چیزی است که خداوند در آیات محکم کتابش قرآن عظیم نازل نمو‌ده‌است. تو کدامیک از ما را در مسیر هدایت می‌بینی؟ کسی که به ریسمان الهی قرآن عظیم آویخته و پای بند است بر حق است یا کسی که با آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم مخالف است؟ شما را چه می‌شود؛ چگونه قضاوت می‌کنید!

ما مناقشه با تو را بر سر بیانات می‌پذیریم. آنها را بر کتاب خداوند قرآن عظیم عرضه می‌کنیم کتابی که از تحریف و دستکاری محفوظ است و اما معجزه بیان حق قرآن در این است که قرآن با قرآن و به حق بیان می‌شود و این هم از راه وحی تفهیمی ‌از جانب پروردگار به قلب است. من با برهان‌های قاطعی که پروردگارم از آیات محکم قرآن به من الهام می‌کند؛ بیان را استنباط کرده و برایتان می‌آورم و این برهان ها علمی ‌و قاطعند و وسوسه شیطان نیستند که خداوند هیچ دلیلی برایشان نازل نکرده باشد و پناه می‌برم به خدا که از جاهلان باشم.من که نمی‌گویم قلبم چنین می‌گوید؛ پس مرا باور کنید.

أباهبة از شکرگزاران باش که برایت بهتر است و بدترین نصیحت تو این است که به من توصیه می‌کنی از بیان حق و دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم توبه نمایم. حق جویان خواهند دید کدام یک از ما از نظر احاطه بر کتاب منیر خداوند غالب‌تر و هدایت‌گر‌تر هستیم و کدامیک بدون علم و هدایت و کتابی روشنگر مجادله می‌کنیم.
وسلاٌم على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده‌الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

_____

اقتباس المشاركة 168194 من موضوع الردّ الأول من الإمام المهدي إلى المفكر الإسلامي أبي هبة، وربّه أعلم بما في قلبه فليحذره..

- 2 -
[ لمتابعة رابط المشاركـــــــــــــة الأصليّة للبيــــــــــــــان ]
https://albushra-islamia.net./showthread.php?p=168186

الإمام ناصر محمد اليماني
11 - 02 - 1436 هـ
03 - 12 - 2014 مـ
05:46 صباحاً
ــــــــــــــــــ

الردّ الثاني من الإمام المهديّ بسلطان العلم من ربّه على أبي هبة ..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم وجميع المؤمنين في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، أمّا بعد..

ويا أبا هبة، إنّك من الذين يجادلون في آيات ربّهم بغير علمٍ ولا هدًى ولا كتابٍ منيرٍ، ولو كنتَ من الصادقين وجئتنا لتذود عن حياض الدين لجادلتنا في المسائل الدينيّة التي يخالف فيها الإمام ناصر محمد اليماني ما أنتم عليه فتذود عن الدين بسلطان العلم من محكم القرآن العظيم إن كنت من الصادقين.

وبرغم أنّك اطّلعت على كثيرٍ من بيانات الإمام ناصر محمد اليماني للقرآن بالقرآن فوجدتَ أنّك لن تستطيع أن تُدحض حجّة ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ من المسائل الفقهيّة والعقائديّة لكونك ترى أنّ حجّة ناصر محمد هي أشدّ وضوحاً وبياناً وتفصيلاً من حجّتك ولذلك تركتَ (ماءك في سماك) واتّخذت طريقةً أخرى وهي السعي للتشكيك في شأن ناصر محمد اليماني، ولن تفلح أبداً إلا في حالةٍ واحدةٍ فقط وهي لو أنّك أخذت إحدى المسائل العقائديّة كمثل نفي رؤية الله جهرةً أو نفي عذاب القبر أو نفي الأحكام الحدوديّة كمثل نفي رجم الزاني المتزوج أو أيٍّ من المسائل الفقهيّة والعقائديّة التي تجرَّأ ناصر محمد بالحقِّ فحسمها بسلطان العلم بين المختلفين فيها من علماء المذاهب.
ولكنّك أعرضت عن الحوار كافةً للذود عن حياض الدين وتسعى للتشكيك في شأن ناصر محمد اليماني، ولن تفلح يا أبا هبة فسوف نوفّر عليك المسألة فهيّا تقدم لإثبات رجم الزاني المتزوج برغم أنّك من الذين يؤمنون بحدّ الرجم ولكنّ ناصر محمد اليماني ينفي حدّ الرجم للزاني المتزوج، وآتيناكم بالحكم البديل للباطل واستنبطناه من محكم كتاب الله وفصّلناه تفصيلاً، أو تقدم لإثبات حقيقة عذاب القبر كون ناصر محمد أكّد العذاب من بعد الموت مباشرةً في النار وليس في القبر كما تزعمون يا من جعلتم للناس حجّة بعقيدتكم الباطلة بأنّ القبر روضةٌ من رياض الجنة أو حفرةٌ من حفر النار! ولكنّ كافة الكفار من البشر لم يجدوا قبور الكافرين بهذا القرآن العظيم حفرةً من حفر النيران ولم يجدوا قبور المسلمين روضةً من رياض الجنة فازدادوا كفراً بالقرآن العظيم رسالة الله إلى العالمين. وسبب استمرار كفرهم هو عقيدتكم بالباطل أنّ القبر روضةٌ من رياض الجنة لمن مات مؤمناً وأنّ القبر حفرةٌ من حفر النيران لمن مات كافراً.

ألا والله الذي لا إله غيره ما أضلّ المسلمين والناس أجمعين إلا من كانوا على شاكلتك من أصحاب الاتّباع الأعمى من الذين يقولون على الله ما لا يعلمون، فمسائل الفتاوى في دين الله لديك ولدى أمثالك هي مسائلٌ اجتهاديّة ومقياس صحّتها ناموس الباطل المفترى أنّ: [كلّ مجتهدٍ مصيبٌ فإن أصاب في المسألة فله أجران وإن أخطأ فله أجر] ! وكذّبتم؛ بل فمن أخطأ فعليه وزره ووزر من اتّبعه إلى يوم القيامة. بل تتّبعون الظنّ الذي لا يغني من الحقّ شيئاً وتحسبون أنّكم على شيءٍ ولستم على شيءٍ حتى تقيموا ما أنزل الله إليكم في محكم القرآن العظيم.

ولكنّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني يخالفكم في كثيرٍ مما أنتم عليه ويأتي بالبرهان المبين من محكم القرآن العظيم بوحي التّفهيم وليس بوسوسة شيطانٍ رجيمٍ. وأما مقياس وحي التّفهيم على حقيقة فتواي بالحقِّ فهو: أن تنظروا إلى سلطان علم ناصر محمد هل ينطق به من رأسه ثمّ يزعم أنّ الله ألهمه وعلّمه؟ أم أنّ ناصر محمد اليماني يقول إنّما يلهمني ربّي فيعلّمني الآية في الكتاب التي نجادلكم بها فيذكّرني ربّي بكلماتٍ من الآية حتى أستطيع البحث عنها فآتيكم بسلطان العلم الملجم في المسألة. ولم نشترط عليكم إلا أن ترتضوا بالله حكماً بينكم بالحقِّ لكون ليس على الإمام المهدي إلا أن يأتيكم بحكم الله في المسألة فنستنبط لكم حكم الله بالحقِّ من محكم القرآن العظيم حتى نهيمن عليكم بسلطان العلم الملجم.

ولَكَم أدهشني سؤالك للأنصار بقولك: ما هو المقاس الذي استنتجتم أنّ ما يعلمكم به ناصر محمد في دين الله هو وحيُ التفهيم؟ ثمّ نردّ عليك بالحقِّ ونقول الحقّ: إنك لأغبى من قد حاورنا على مدار عشر سنواتٍ! ويا رجل، والله الذي لا إله غيره ما صدّق أولو الألباب ببيان الإمام ناصر محمد اليماني إلا لأنّه أقام عليهم الحجّة من محكم الكتاب القرآن العظيم في كلّ ما أفتاهم فيه ناصر محمد اليماني.
وأعلمُ أنّك وصفتهم بأنّهم من عوام الناس لا يعرفون كيف يميّزون بين الحقّ والباطل، فمن ثمّ يردّ عليك الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: هيا يا أيها الفطحول أرِنا هل تستطيع أن تنسف معتقدات ناصر محمد اليماني وأنصاره إن كنت من الصادقين؟ وإن لم تفعل ولن تفعل فاعلم أنّك من الذين يقولون على الله ما لا يعلمون، فانظر لتأويلك الدخان ذا عذابٍ أليمٍ، فتُأَوِّلَه من عند نفسك بغير علمٍ ولا هدًى ولا كتابٍ منيرٍ؛ بل وتنصح ناصر محمد اليماني أن يتوب عن قول الحقّ! بل نحن ننصحك أنت أن تتوب عن قولك على الله ما لا تعلم أنّه الحقّ من ربّك. واعلم أنّك اتّبعت أمر الشيطان بقولك على الله ما لا تعلم أنّه الحقّ من ربّك لكون الشيطان يأمركم أن تقولوا على الله ما لا تعلمون أنّه الحقّ من ربّكم؛ بل يأمركم أن تتّبعوا الظنّ من عند أنفسكم، وقال الله تعالى: {يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ (168) إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ (169)} صدق الله العظيم [البقرة].

ولكنّ الله أمركم بعكس أمر الشيطان فحرّم عليكم أن تقولوا على الله ما لا تعلمون أنّه الحقّ من ربّكم. تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الحقّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ (33)} صدق الله العظيم [الأعراف].

وبما أنّك وأمثالك اتّبعتم أمر الشيطان فقلتم على الله ما لا تعلمون أنّه الحقّ من ربّكم؛ بل ومخالفٌ لما أنزل الله في محكم كتابه فتعال لنبطل المعتقد الذي كان السبب في تردّد كثيرٍ من البشر في الدخول في الإسلام بسبب عقيدتكم الباطلة في عذاب القبر الذي ما أنزل الله بعذابه من سلطانٍ في محكم القرآن كون ناصر محمد اليماني أثبت حقيقة العذاب من بعد الموت مباشرةً في النار على الروح من دون الجسد في الحياة البرزخيّة، ولسوف أتحدّاك أن تُفنّد حجّة ناصر محمد اليماني في نفي العذاب أنّه في حفرة السوءة، كون ناصر محمد اليماني يفتي أنّ العذاب من بعد الموت للكفار هو في النار على الروح من دون الجسد. ولسوف نكتفي في هذا البيان بذكر آيتين أو ثلاثٍ لنفي عذاب القبر فنأتي بالبديل بالفتوى من الله مباشرةً عن موقع العذاب للكفار من بعد الموت أنّهم في النار. وعلى سبيل المثال الكفار من قوم نوحٍ يفتيكم الله في محكم كتابه أنّه أدخلهم النار مباشرةً من بعد أن أغرقهم. وقال الله تعالى: {مِمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ أَنصَارًا (25)} صدق الله العظيم [نوح].

وتعال لننظر مصير قوم فرعون فكذلك أُغرقوا فأدخلهم الله النار مباشرةً من بعد غرقهم. تصديقاً لقول الله تعالى: {فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا ۖ وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ (45) النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ (46)} صدق الله العظيم [غافر].

وكذلك الكفار من قوم إبراهيم أدخلهم الله ومعهم امرأة نبيّ الله لوطٍ في النار كما أدخل امرأة نوحٍ من قبل. تصديقاً لقول الله تعالى: {ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شيئاً وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ (10)} صدق الله العظيم [التحريم].

وذلك هو موقع العذاب في النار لقضاء حياتهم البرزخيّة من بعد الموت وقبل البعث، ولكنّ العذاب البرزخيّ هو على النفس من دون الجسد. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوْحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوْحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَنْ قَالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ مَا أَنْزَلَ اللهُ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُوْنَ فِيْ غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلاَئِكَةُ بَاسِطُوْا أَيْدِيْهِمْ أَخْرِجُوْا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُوْنِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُوْلُوْنَ عَلَى اللهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنْتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُوْنَ} صدق الله العظيم [الأنعام:93].

فانظر لفتوى الله في محكم كتابه أنّ العذاب البرزخيّ على النفس من دون الجسد، ولذلك قالت ملائكة الموت للمجرمين: {أَخْرِجُوْا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُوْنِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُوْلُوْنَ عَلَى اللهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنْتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُوْنَ} صدق الله العظيم، فانظر لاستنباط الحكم الحقّ بأنّ العذاب البرزخيّ على النفس من دون الجسد تجده في قول الله تعالى: {أَخْرِجُوْا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُوْنِ} صدق الله العظيم. بمعنى أنّ العذاب البرزخيّ هو على النفس من بعد خروجها من الجسد فتدخل النار في نفس اليوم الذي تموت فيه. ولذلك قالت الملائكة: {أَخْرِجُوْا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُوْنِ} صدق الله العظيم.

ولكنّكم تعتقدون عكس ذلك كلّه كونكم تعتقدون أنّ العذاب من بعد الموت على الجسد والروح معاً وأنّ القبر يضيق حتى يحطّم أضلاع الكافر! ولكنّ الباحثين عن عقيدتكم الباطل لم يجدوا مما تعتقدون شيئاً فلا تحطمت الأضلاع ولا وجدوا ناراً في قبور الكفار بالقرآن العظيم فمن ثمّ ازدادوا كفراً إلى كفرهم بالقرآن العظيم بسبب عقيدتكم المفتراة، فهم يظنّون أنّ هذه العقيدة الباطلة توجد في قرآن المسلمين فهم لا يعلمون أنها موجودة في الروايات والأحاديث المفتراة على الله ورسوله في صحيح البخاري ومسلم؛ رغم أنّنا لا نكذب بالحقِّ في صحيح البخاري ومسلم وإنّما نكذب بما وجدناه جاء مكذباً بالقرآن في صحيح البخاري ومسلم. وسبقت فتوانا بالحقِّ عن المقياس الحقّ لكشف الأحاديث المكذوبة أنّنا سوف نجد بينها وبين محكم القرآن اختلافاً كثيراً كون القرآن وأحاديث البيان كلاهما من عند الله، ولكنّ الله أفتاكم في محكم كتابه أنّ أحاديث البيان في السُّنة النّبويّة ليست محفوظةً من التحريف والافتراء، وعلّمكم الله عن طائفةٍ من المسلمين يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكفر فيحضرون مجالس أحاديث سنة البيان حتى إذا خرجوا يبيّتون أحاديث تخالف محكم القرآن العظيم وتخالف السّنة النبويّة الحقّ، فمن ثمّ أمركم الله أن تَعْرضوا أحاديث البيان على محكم القرآن، وحكم الله بينكم بالحقِّ أنّ ما كان حديثاً مفترًى في سنة البيان جاءكم من عند غير الله ورسوله فإنّكم سوف تجدون بينه وبين محكم القرآن اختلافاً كثيراً كون الحقّ والباطل نقيضان لا يتّفقان. أم إنّك يا أبا هبة تنكر بيان البرهان للإمام المهديّ لكشف الأحاديث المفتراة؟ فهل تجدنا وضعنا المقياس من عند أنفسنا أم بما علّمني ربي بالناموس لكشف الأحاديث المكذوبة عن النّبي في قول الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا (81) أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كثيراً (82) وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا (83)} صدق الله العظيم [النساء].

وعلى هذا الأساس يدعو ناصر محمد اليماني كافة علماء الدين المختلفين لنحكم بينهم بما أنزل الله فيما اختلفوا فيه مقتدياً بنهج الأنبياء للحكم بين المختلفين من الأحزاب بما أنزل الله في محكم الكتاب. تصديقاً لقول الله تعالى: {كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بالحقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الحقّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ} صدق الله العظيم [البقرة:213].

ويا أبا هبة المُعرِض عن حكم ربّه في محكم كتابه، إنّي أشهد الله وكافة الأنصار السابقين الأخيار وكافة الباحثين عن الحقّ في طاولة الحوار وكفى بالله شهيداً أنّي أعلن التحدي لك ولكافة من هم على معتقدك الباطل بالعذاب في القبر فنأتيكم بالبديل من محكم الذّكر لنحكم بينكم بالعقيدة الحقّ من محكم الكتاب، وما يذكر إلا أولو الألباب. فذرِ المغالطة والتدليس وحاورني فيما يصحِّح عقائد المسلمين ونفي المعتقدات الباطلة لنُرجِع المسلمين إلى المعتقد الحقّ وإلى النهج الصحيح.

وأمّا بالنسبة لنشر الدعوة فنحن لا ننكر أنّ القناة الفضائيّة هي أسرع في الدّعوة إلى اتّباع البيان الحقّ للقرآن العظيم، ولكن لا يكلِّف الله نفس إلا وسعها فليس لدينا القدرة على شراء قناةٍ فضائيّةٍ خاصّةٍ بدعوة الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، وحين يمكّنني الله بالقدرة على تحقيق القناة الخاصّة فلن نتأخّر في تحقيق منبر المهديّ المنتظَر الحرّ لتصل الدعوة إلى كافة مسامع البشر بالصوت والصورة الحيّة، ولكن فليكن في علمك أنّه حتى ولو حقّقنا امتلاك القناة الفضائيّة فإنّما سوف نستخدمها كوسيلةٍ للتبليغ بتلاوة البيان الحقّ للقرآن وأما وسيلة الحوار بين علماء الأمّة والمهديّ المنتظَر فهي في طاولة الحوار العالميّة موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلاميّة. فها أنت تصول وتجول فيه فلن نمنعك من كتابة ما تشاء والحقوق لدينا محفوظةٌ بكل أمانةٍ ونحن أهلٌ للأمانة.

وعلى كل حالٍ يا أبا هبة إنني أنتظر منك رداً مفيداً للمسلمين في الخوض في إصلاح معتقداتهم ونفي الأحكام المفتراة في دين الله ونأتي بالحكم البديل بالحقِّ، وحتماً سوف تهرب من الحوار في مسائل الأحكام والحدود في دين الله كونك لا تريد أن تغيّر معتقدك الذي وجدت عليه آباءك أنّ من فِتَنِ المسيح الكذاب أن يقطع رجلاً إلى نصفين فيمرّ بين الفلقتين ثم يبعثه من بعد موته! ولكنّكم كفرتم بتحدي الله للباطل وأوليائه أن يعيدوا روح ميتٍ واحدٍ إلى جسدها من بعد بلوغها الحلقوم. والتحديّ من الله للباطل وأوليائه قد أنزله الله في محكم كتابه في قول الله تعالى: {فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ (75) وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ (76)إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ (77) فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ (78) لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ (79) تَنزِيلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ (80) أَفَبِهَٰذَا الْحَدِيثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ (81) وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ (82) فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ (83) وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ (84) وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ (85) فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ (86) تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (87) فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ (88) فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ (89) وَأَمَّا إِن كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ (90) فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ (91) وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ (92) فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِيمٍ (93) وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ (94) إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ (95) فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ (96)} صدق الله العظيم [الواقعة].

فانظر للتحدي الصارخ من الله للباطل وأوليائه أن يعيدوا روح ميتٍ واحدٍ فقط من بعد موته، وتجد التحدي الصارخ في قول الله تعالى: {فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ (83) وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ (84) وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ (85) فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ (86) تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (87)} صدق الله العظيم. ولكنّك أنت ومن هو على شاكلة أبي هبة من الذين لا يتفكّرون سوف نجده يعتقد بما يخالف لتحدي الله كونك تعتقد أنّ المسيح الكذاب يعيد روح رجلٍ إلى الحياة من بعد أن قطعه إلى نصفين، ولكنّكم كفرتم بتحدي الله للباطل وأوليائه في محكم كتابه وتحسبون أنّكم مهتدون.

ونكرر الطلب إلى أبي هبة أن يحاورنا بما ينفع المسلمين والناس أجمعين لتبيان أحكام دين الله بالحقِّ وتصحيح المعتقدات، وأمّا استمرارك في التدليس لتلبس الحقّ بالباطل وتتهرّب من الحوار في المسائل العقائديّة والأحكام فحتماً مصيرك الطرد لأنّك مضيعةٌ للوقت.

ويا رجل، أقم الحجّة على ناصر محمد اليماني في مسألةٍ واحدةٍ فقط في دين الله، فإن فعلت فقد قضيتَ على دعوة ناصر محمد اليماني وحسمت أمره وأنقذت أنصاره من ضلاله إن كنت من الصادقين، وإن لم تفعل ولن تفعل فلماذا تصِف ناصر محمد اليماني أنّه يضلّ المسلمين عن الحقّ من ربّهم؟ ولكنّ الضلال هو في الفتاوى وفي الحكم في دين الله بفتاوى وأحكامٍ ما أنزل الله بها من سلطانٍ في محكم القرآن كما أنتم عليه في كثيرٍ من الأحكام في دين الله فهي مخالفةٌ لما أنزل الله في محكم القرآن العظيم. فأيّنا يا ترى على الهدى؟ فهل هو من يعتصم بحبل الله القرآن العظيم أم أنّه على الحقّ من يتّبع ما يخالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم؟ ما لكم كيف تحكمون!

ولسوف نقبل منك مناقشة البيانات بعرضها على الميزان كتاب الله القرآن العظيم المحفوظ من التحريف والتزييف، وأما معجزة البيان الحقّ للقرآن فهو البيان الحقّ للقرآن بالقرآن بالتّفهيم من الربّ إلى القلب فآتيكم بسلطان ما ألهمني به ربّي في محكم القرآن لنستنبطه لكم وهو سلطان العلم المُلجم وليس تفهيم وسوسة شيطانٍ ما أنزل الله بها من سلطان، وأعوذ بالله أن أكون من الجاهلين، ولم أقل حدّثني قلبي فصدِّقُوني.

فكن من الشاكرين خيرٌ لك يا أبا هبة، وبئس النصيحة نصيحتك أنّك تريدني أن أتوب عن قول الحقّ والدعوة إلى الاحتكام إلى كتاب الله لقرآن العظيم، ولسوف يعلم الباحثون عن الحقّ أيّنا المهيمن بعلمٍ وهدًى من الكتاب المنير وأيّنا يجادل بغير علمٍ ولا هدًى ولا كتابٍ منيرٍ.

وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
___________

اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..

[فاطمه]

- 3 -
[ لمتابعة رابط المشاركـــــــــــــة الأصليّة للبيــــــــــــــان ]
الإمام ناصر محمد اليماني
12 - صفر- 1436 هـ
04 - 12 - 2014 مـ

۱۳-آذر-۱۳۹۳ه.ش

10:02 صباحاً
ــــــــــــــــــ

امام مهدی با برهان علمی ‌از نزد پروردگارش به ابوهبه پاسخ می‌دهد؛ سومین پاسخ:
همانا که عقیده‌ی برانگیخته شدن نبيّ الله «ابراهيم بن اسماعيل» به موضوع ایمان به انبیا و رسولان الهی اضافه شده است و ما منتظر یکی از علمای مشهور امت هستیم تا با ما به گفت‌وگو بنشیند...

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلام على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
می‌گویم: گوش کن ای دشمن دعوت مهدوی و ای دشمن دعوت محمدی، تو تلاش می‌کنی که شک ایجاد کنی و این منجر به غضب خداوند و غضب خلیفه‌اش نسبت به تو خواهد شد! والله والله که تو به دنبال حق نیستی. اما درمورد سؤالت، ما تو را از سؤال کردن درباره ذوالقرنین یا سایر موضوعات منع کر‌ده‌ایم. اما به شیوه زشت و خبیثانه خود بنگر که چگونه شب و روز به دنبال راهی می‌گردی تا بتوانی مردم را از پیروی از ناصر محمد یمانی دور نمایی و برای همین می‌گویی ناصر محمد همان چیزی را می‌گوید که علمای فلان مذهب گفته‌اند. پس در جوابت می‌گوییم: ای دشمن خدا و دشمن دعوت محمدی و دعوت مهدوی، حق در میان طائفه‌های مختلف مذهبی پراکنده شده است. می‌بینید یک گروه درباره یک مسئله حق دارند و در مورد دیگر به خطا رفته‌اند.می‌بینی که من مسئله حق آنها را از قرآن اثبات کرده و تفسیر و توضیحاتی می‌دهم که از تفاسیر آنها بهتر است. سپس درباره نکته باطلی که همین گروه به آن اعتقاد دارند و از جانب خداوند دلیلی برای آن درآیات محکم قرآن نازل نشده است؛ دربرابرشان حجت اقامه می‌کنم و با محکمات قرآن باطل را درهم کوبیده و نابود می‌نمایم. سپس سراغ فرقه دیگری رفته و آنچه که حق است را بر کرسی حق نشانده و عقاید باطلشان را درهم کوبیده و برباد می‌دهم.
ای که از هرجنبنده و خزنده‌ای احمق‌تری، به راستی که خداوند امام مهدی را برای آن برانگیخته است که در میان اختلافات حکمیت نماید؛ خداوند او را با دین جدیدی نفرستا‌ده ‌است. اما تو حق را دگرگونه کرده و لباس باطل بر تن آن می‌کنی. والله که تو محققی شیطانی هستی! ببین چگونه از گفتگویی که به نفع اسلام و مسلمین است –مسئله عذاب قبر-می‌گریزی. علت انتخاب این موضوع آن است که عقیده غلط و باطل عذاب در قبر؛ علت اصلی تشکیک در دین مسلمانان است؛ اما تو دشمن دعوت محمدی و دعوت مهدوی نمی‌خواهی به مواردی بپردازیم که برای اسلام و مسلمین ثمری داشته باشد.
ای دشمن خدا، ای دشمن دعوت به پذیرش حکمیت قرآن عظیم، امام مهدی ناصر محمد را با کتاب‌های فرقه‌ای و مذهبی شما کاری نیست و از آنها حجت نمی‌آورد؛ او کتاب خداوند قرآن عظیم را به میان خود و شما می‌آورد. هر کس ببیند مطلبی که در دست دارد با بیان ناصر محمد یمانی از قرآن با قرآن موافق است؛ بر حق است و هرکس دید معلومات نوشته شده‌ای که دارد مخالف بیانات امام مهدی ناصر محمد است که قرآن را با قرآن بیان می‌کند؛ بداند دانسته‌هایش باطل است. چون معیار حق؛ حکم قرآن است و این روش و اسلوب انبیاء است که برای حکمیت در اختلافات از جانب خداوند برانگیخته می‌شوند؛ به راستی که مردم در مورد کتابی که به آنها داده شده بود دچار اختلاف شده و هریک از فرقه‌ها گوشهٰای از حق را دراختیار دارند.

و خداوند تعالی می‌فرماید:

{كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الحقّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (۲۱۳)} صدق الله العظيم [البقرة].

برایت مثالی می‌آوریم؛ بنی اسراییل بر سر مسائلی از کتاب دچار اختلاف شده بودند؛ خداوند محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم را برانگیخت تا میان انها حکم کند و آنچه که داشتند را درمعرض قضاوت آیات محکم قرآن قرار دهد. موارد مخالف قرآن باطل و موارد موافق قرآن؛ حق بود. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:

{إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (۷۶)وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ (۷۷) إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُم بِحُكْمِهِ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ (۷۸) فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۖ إِنَّكَ عَلَى الحقّ الْمُبِينِ (۷۹) إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ (۸۰) وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ (۸۱)} صدق الله العظيم [النمل].

سؤالی که مطرح می‌شود این است: آیا اگر مطلبی موافق داشته‌های آنها (بني اسرائيل ) در قرآن می‌آمد؛ محقق شیطانی می‌گفت محمد رسول الله آن را از اهل کتاب به سرقت بر‌ده‌است؟ ای دشمن خداوند من می‌دانم بسیاری از احکام حقی که داریم در میان گروه‌های مختلف به صورت پراکنده وجود دارد؛ اما امام مهدی حکم خداوند را مستقیم از قرآن عظیم می‌آورد. وقتی کسی می‌بیند حکمی ‌در نزد اوست که باحکمی ‌که ناصر محمد مستقیم از قرآن استنباط کرده یکی است؛ در آن مسئله حق با اوست؛ اما خواهد دید درموردی دیگر باورش، با حکم خداوند که توسط ناصر محمد استنباط شده است مخالف و درنتیجه باطل است؛ آنگاه اگر بدنبال هدایت باشد؛ خداوند او را به حق رهنمون می‌فرماید.اگر برخی احکام مشابه باورهای حق یک فرقه باشند؛ حتما احکامی‌ را نزد آنها خواهید یافت که با حق مخالفند و برای ناظران روشن می‌شود ناصر محمد یمانی از آن فرقه نیست.

برای مثال؛ می‌دانم که قرآنییون عذاب قبر را نفی می‌کنند؛ اما آنها به هیچ عذابی جز عذاب روز قیامت اعتقاد ندارند. ولی اهل سنت به عذاب بعد از مرگ باور دارند؛ اما اشتباهشان در این است که تصور می‌کنند این عذاب درحفره قبر رخ می‌دهد. ما بین آنها به حق حکم کرده و ثابت کردیم روح بعد از مرگ جسم، گرفتار عذاب می‌شود و همچنین ثابت کردیم این عذاب برزخی در آتش است(نه در قبر).آیا این تفاصیل چاشني زنجبیل و زیره است که دشمن سرسخت یهود امام مهدی ناصر محمد یمانی آنها را به غذا (منظور عقايد ديني فرقه هاي مختلف ) اضافه می‌کند؟

(توضيح : ابو هبه ادعا مي كند كه امام ناصر محمد يماني چيزي از خود ندارد و اعتقادات مذاهب مختلف را گرفته و به آن چاشني (بهارات ) اضافه می‌كند )
ای مرد، پیش از این فتوا داده بودیم که تو از دروغ پراکنانی هستی که از ما پنهان نیستند؛ یا اینکه نمی‌دانی منظور از دروغ پراکنان چیست؟ آنها منافقینی بودند که در مدینه به دروغ شایعه پراکنی می‌کردند تا با ایجاد شک در میان مؤمنان آنها را در پیروی ازمحمد صلى الله عليه وآله وسلم دچار ‌تردید نمایند و برای همین خداوند نام آنها را"المرجفون" نها‌ده‌است. خداوند تعالی می‌فرماید:

{لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا (۶۰) مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا (۶۱) سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا (۶۲)} صدق الله العظيم [الأحزاب].

می‌بینم می‌گویی:" ناصر محمد یمانی حتما فتوا خواهد داد که محقق اسلامی‌(أباهبة ) شیطان است". ما می‌گوییم: گمانت درست است چون خودت می‌دانی که تو محققی شیطانی هستی که چهره خود را عوض کرده و تنها تلاشت در این است که در حق تشکیک ایجاد کنی. به اصرارت برای تکمیل کردن بیان راز ذوالقرنین نگاه کن و تصور کر‌ده‌ای که ناصر محمد یمانی جواب رد به تو می‌دهد؛ اما ما ناامیدت کرده و اطلاعات بیشتری در اختیار انصار می‌گذاریم. پیش از این به حق فتوا داده بودیم او ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم است و بیان برخی مطالب را به تأخیر انداختیم تا شاید علمای امت تشویق شده و افراد مشهور برای تکمیل گفتگو به سراغ ما بیایند و ما حق داریم برای دعوت مهدوی هر حکمتی را که بخواهیم بکار بریم. اگر اصرار داری که بیان مربوط به راز ذوالقرنین کامل شود بیا و همانند امام مهدی که نام و عکس خود را گذاشته است، نام و چهره واقعی خود را به نمایش بگذار و سپس قسم بخور که نام و عکسی که گذاشته‌ای واقعی و متعلق به خودت است؛ بعد از این ما به درخواست تو توجه ونظر خواهیم کرد و بیان ذوالقرنین را تکمیل می‌کنیم، و شرط می‌کنیم و بر ماست كه آیات روشن و واضحی از محکمات قرآن عظیم بیاوریم و این وعده ما دروغ نیست.

اما آنچه که مرا به خشم می‌آورد این است که هم من و هم تمام انصار می‌دانند تو محقق شیطانی نه محقق اسلام و تمام تلاشت برای ایجاد شک و ‌تردید است. پیش از این به تو گفتیم هرکدام از مسائل دینی و عقیدتی را که می‌خواهی انتخاب کن؛ اما تو می‌دانی که ناصر محمد یمانی بدون ‌تردید دربرابرت حجت اقامه خواهد کرد؛ برای همین شروع به گرد و خاک کردی تا تخم ‌تردید بکاری؛ و این تمام آن چیزی است که تو در پی آن هستی. اما اگر واقعاً می‌خواستی از حدود دین دفاع کنی؛ درباره مسائل فقهی و عقیدتی که به نفع اسلام و مسلمین است با ما گفتگو می‌کردی؛ اما تو از چیزی که به نفع دین و مسلمانان باشد اکراه داری!

آیا خداوند احکم الحاکمین نیست؟ به درخواست برای گذاشتن عکس و نامت پاسخ داده و مانند امام مهدی که عکس و نام خود را گذاشته است تو نیز چنین کن. بعد از آن به تکمیل بیان مربوط به ذوالقرنین می‌پردازیم تا برای تمام حق جویان روشن شود که ظن تو به حقیقت نمی‌پیوندد و مأیوس خواهی شد و با فتوایت مبنی بر رد درخواست برای تکمیل بیان ذوالقرنین از جانب ناصر محمد به خطا رفته‌ای. برای چه این درخواست را رد کنیم؟ ما می‌خواهیم یکی از علمای مشهور امت درباره آن با ما گفتگو نماید.
چون عقیده برانگیخته شدن نبی خداوند ابراهیم بن اسماعیل (بن ابراهیم) به ایمان به انبیا و رسولان افزوده خواهد شد.

وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربِّ العالمين..
خليفة الله وعبده؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــ

اقتباس المشاركة 168297 من موضوع الردّ الأول من الإمام المهدي إلى المفكر الإسلامي أبي هبة، وربّه أعلم بما في قلبه فليحذره..

- 3 -
[ لمتابعة رابط المشاركـــــــــــــة الأصليّة للبيــــــــــــــان ]
https://albushra-islamia.net./showthread.php?p=168296

الإمام ناصر محمد اليماني
12 - 02 - 1436 هـ
04 - 12 - 2014 مـ
10:02 صباحاً
ــــــــــــــــــ

الردّ الثالث من الإمام المهديّ بسلطان العلم من ربّه على أبي هبة:
إنّ عقيدة بعث نبيّ الله (إبراهيم بن إسماعيل) تضاف إلى الإيمان بالأنبياء والرسل، فانتظرنا أحد مشاهير الأمة ليحاورنا ..


بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
وأقول: فاسمع يا عدوّ الدعوة المهديّة وعدوّ الدعوة المحمديّة، إنّ الذي يثير غضب الله وغضب خليفته عليك هو أنّك فقط تسعى للتشكيك! فوالله ثم والله إنّك لا تبحث عن الحقّ، وأما الأسئلة فلم نمنعك أن تسأل عن ذي القرنين أو غيره، ولكن انظر إلى أسلوبك القذر والخبيث تُشغل نفسك الليل والنهار بكيفية الطريقة للصدّ عن اتّباع ناصر محمد اليماني، وكذلك تقول أنّ ناصر محمد يقول شيئاً قد قاله علماء المذهب الفلاني! ثم نقول لك: يا عدوّ الله وعدوّ الدعوة المحمديّة وعدوّ الدعوة المهديّة: إنّ الحقّ موزعٌ بين الطوائف فتجد طائفةً على الحقّ في مسألةٍ ما ولكنّهم على الباطل في أخرى، فتجدني أثبّت ما هم عليه من الحقّ وأفصّله من القرآن خيراً منهم وأحسن تفسيراً، ثم أقيم الحجّة على نفس الطائفة في مسألةٍ أخرى باطلة ما أنزل الله بها من سلطانٍ في محكم القرآن، فمن ثمّ أنسفها من محكم القرآن نسفاً. وأذهب إلى فرقةٍ أخرى فأحقّ ما كانوا عليه من الحقّ وأنسف ما بين أيديهم من الباطل في عقائد أخرى.

ويا أغبى من حَبا ودبَّ، إنّما يبعث الله الإمام المهديّ حكماً بين المختلفين ولم يبعثه الله بدينٍ جديدٍ. ولكنك مُدلسٌ وتُلبس الحقّ بالباطل، فوالله ما أنت إلا باحثٌ شيطانيٌّ! فانظر كيف أنّك هربت من الحوار في علمٍ ينفع الإسلام والمسلمين وهو في مسألة عذاب القبر، واخترنا ذلك كون عقيدة عذاب القبر كانت السبب الرئيسي في التشكيك بدين المسلمين بسبب العقيدة الباطلة في عذاب القبر، ولكنّك يا عدوّ الدعوة المحمديّة وعدوّ الدعوة المهديّة لا تريد أن نخوض في علمٍ يعود بثماره على الإسلام والمسلمين.

ويا عدوّ الله وعدوّ الدعوة للاحتكام إلى القرآن العظيم فإنّ الإمام المهديّ ناصر محمد لا يُحاجّكم من كتيبات فِرَقِكُم ومذاهبِكم؛ بل بيني وبينكم كتاب الله القرآن العظيم، فمن وجد ما بين يديه جاء موافقاً لبيان ناصر محمد اليماني للقرآن بالقرآن فهو على الحقّ، ومن وجد ما بين يديه من العلم في كتيّباته جاء مخالفاً لبيان الإمام المهديّ ناصر محمد للقرآن بالقرآن فهو على الباطل، كون ميزان الحقّ هو حُكْمُ القرآن وذلك نهج الأنبياء يبعثهم الله حَكماً بين المختلفين، وإنّما يختلف في الكتاب الذين أوتوه من قبل، وصار الحقّ موزعاً هنا وهناك بين الطوائف. وقال الله تعالى: {كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الحقّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (213)} صدق الله العظيم [البقرة].

وأضرب لك على ذلك مثلاً في اختلاف بني إسرائيل في الكتاب، فبعث الله محمداً رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم حكماً بينهم لعرض ما لديهم على محكم القرآن العظيم فما جاء مخالفاً للقرآن فهو باطلٌ وما جاء موافقاً للقرآن فهو حقٌّ. ولذلك قال الله تعالى: {إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (76)وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ (77) إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُم بِحُكْمِهِ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ (78) فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۖ إِنَّكَ عَلَى الحقّ الْمُبِينِ (79) إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ (80) وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ (81)} صدق الله العظيم [النمل].

والسؤال الذي يطرح نفسه: فهل ما جاء موافقاً في القرآن لِما لديهم سوف يقول الباحث الشيطاني إنما استرقه محمدٌ رسول الله من أهل الكتاب؟ ويا عدوّ الله إنّني أعلم أنّ كثيراً من الأحكام الحقّ لدينا موزعةٌ هنا وهناك بين الأحزاب المختلفين، ولكنّ الإمام المهديّ يأتي بحكم الله مباشرةً من القرآن العظيم، فمن وجد نفسه على الحكم الذي يستنبطه ناصر محمد مباشرةً من القرآن العظيم فهو على الحقّ في تلك المسألة، ولكنّه سوف يجد نفسه على الباطل في مسألةٍ أخرى جاءت مخالفةً لحكم الله الذي يستنبطه الإمام المهديّ، فمن ثمّ يهتدون إلى الحقّ من ربّهم لمن أراد الهدى، فإن تشابهت بعض أحكام الحقّ مع طائفةٍ فحتماً سوف تجدني أخالفها إلى الحقّ في أحكامٍ أخرى. ثم يتبيّن للسائلين أنّ ناصر محمد اليماني لا ينتمي إلى هذه الطائفة.

وعلى سبيل المثال أعلمُ أنّ القرآنيّين ينفون عذاب القبر ولكنّهم ينفون العذاب من بعد الموت برمّته إلا العذاب في يوم القيامة. وأما أهل السُّنة فيؤمنون بالعذاب من بعد الموت وإنّما خطَأُهم أنّهم جعلوا العذاب في حفرة السّوءة، ولكنّنا حكمنا بينهم بالحقّ فأثبتنا حقيقة العذاب من بعد الموت على النّفس من دون الجسد وأثبتنا أنّ العذاب البرزخيّ على النّفس هو في النار، فهل ذلك التفصيل هو نكهة الزّنجبيل والكزبرة التي يضيفها عدوّ اليهود اللدود الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني؟

ويا رجل، سبقت فتوانا بالحقّ في شأنك أنّك من المُرجِفين الذين لا يخفون علينا، أم إنّك لا تعلم من هم المُرجِفون؟ أولئك المنافقون الذين كانوا يُرجِفون في المدينة لتشكيك المؤمنين في اتّباع محمد صلى الله عليه وآله وسلم، ولذلك سمّاهم الله المرجِفون. وقال الله تعالى: {لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا (60) مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا (61) سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا (62)} صدق الله العظيم [الأحزاب].

وأراك تقول: "أنّ ناصر محمد اليماني حتماً سوف يُفتي أنّ الباحث الإسلاميّ شيطانٌ". ثم نقول: صدق ظنّك كونك تعلم أنّك باحثٌ شيطانيٌّ مدلِسٌ ليس هدفك إلا السعي للتشكيك في الحقّ، فانظر لإصرارك على استكمال بيان سرّ ذي القرنين، وظننتَ أنّ ناصر محمد اليماني سوف يرفض ذلك، ولكن سوف يخيب ظنّك ونزيد الأنصار علماً، وأنّنا سبق وقد أفتينا بالحقّ أنّه ((إبراهيم بن إسماعيل بن إبراهيم)) وإنما نؤخّر بعض الأشياء لتشويق علماء الأمّة ليأتوا لاستكمال الحوار فيأتي المشهورون، ولنا الحقّ أن نستخدم الحكمة في الدعوة المهديّة كيف نشاء، وإذا كنت مُصرّاً على استكمال بيان سرّ ذي القرنين فهيا قم بتنزيل صورتك واسمك الحقّ كما الإمام المهديّ قام بتنزيل صورته واسمه الحقّ، ثم تقسم أنّها صورتك والاسم اسمك بالحقّ، ومن بعد ذلك لنا نظرةٌ في إجابة طلبك فنستكمل بيان ذي القرنين، وشرطٌ علينا غير مكذوبٍ أن نأتي بآياتٍ بيّناتٍ من محكم القرآن العظيم.

ولكن الذي يُغيظني منك كوني أعلم وكافةُ الأنصار يعلمون أنّك باحثٌ شيطانيّ ولست باحثاً إسلاميّاً وأنك تسعى للتشكيك ليس إلا، وقلنا لك من قبل اختر ما تشاء من مسائل الدين والعقيدة، ولكنّك تعلم أنّ ناصر محمد اليماني سوف يقيم عليك الحجّة فيها لا شك ولا ريب، ولذلك تصول وتجول لزرع الشّكِ وهذا كل ما تريده. أمّا لو كنت حقاً تذود عن حياض الدين لحاورتنا في المسائل الفقهيّة والعقائديّة التي تعود بنفعٍ لدين الإسلام والمسلمين ولكنّك تكره ما ينفع الدِّين والمسلمين! أليس الله بأحكم الحاكمين؟ فقم بتلبية طلب صورتك واسمك كما الإمام المهدي أنزل صورته واسمه، فمن ثمّ نخوض في استكمال بيان ذي القرنين حتى أثبت لكافة الباحثين عن الحقّ أنّ ظنّك خاب وخسرتَ الرِّهان بفتواك أنّ ناصر محمد سوف يرفض استكمال بيان ذي القرنين. ولماذا نرفض؟ وإنما كنّا نريد أن يحاورنا في شأنه أحد مشاهير علماء الأمّة كون:

عقيدة بعث نبيّ الله (إبراهيم بن إسماعيل) تضاف إلى الإيمان بالأنبياء والرسل.

وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربِّ العالمين..
خليفة الله وعبده؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
___________

اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..

[فاطمه]

- 4 -
[ لمتابعة رابط المشاركـــــــــــــة الأصليّة للبيــــــــــــــان ]
الإمام ناصر محمد اليماني
13 - صفر - 1436 هـ
05 - 12 - 2014 مـ

۱۴-آذر-۱۳۹۳ه.ش.
06:29 صباحاً
ــــــــــــــــــ

پاسخ به مبارزه طلبی محقق اسلامی ‌أبا هبة که ادعا می‌كند كه حريف من است

بسم الله الرحمن الرحيم، جمعه بر شما انصار پیشگام برگزیده مبارک باشد؛ این مرد می‌خواهد حتی بر قلب‌های شما تحکم و آن را كنترل نماید؛ می‌خواهد حکم دهد که اگر او قانع نشد؛ شما باید از باور خود دست بردارید! پس می‌گوییم:چگونه تو یقین قومی‌ که محبوب خداوندند و محب او را نادیده می‌گیری(یحبهم الله و یحبونه)! به خداوند بزرگ سوگند؛ اگر پروردگارشان از ورای حجاب خود و از عرش عظیمش،با آنان سخن بگوید و تمام اهالی زمین صدای خداوند را بشنوند که می‌فرماید:

[[ "ای پیروان ناصر محمد یمانی؛ ای بندگان نعیم اعظم، به علت ظلمی‌ که بندگان در حق خود کر‌ده‌اند، پروردگارتان به هیچ وجه درنفس خود راضی نخواهد شد. بياييد و به طمع بهشت مرا عبادت كنيد " . حجت آنها در برابر پروردگارشان این خواهد بود و می‌گویند:" ای خداوند عالمیان؛ ای ارحم الراحمین، آیا ما را برای نعیم بهشت آفریده‌ای؟"خداوند با این فرموده خود به آنها پاسخ می‌دهد:

{وَمَا خَلَقْتُ الجنّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (۵۶) مَا أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ (۵۷) إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ (۵۸)} صدق الله العظيم [الذاريات].

آنگاه محبوبان و محبان خداوند می‌گویند:"ای خداوند عالمیان؛ ای ارحم الراحمین، آیا نعیم بهشت تو از نعیم رضوان نفس تو بر بندگانت، بزرگتر است؟" پروردگار عالمیان درپاسخ به آنها می‌فرماید: در این باره پیش از این در آیات محکم قرآن عظیم فتوا دا‌ده‌ایم که رضوان پروردگار رحمن نعیمی ‌است که از نعیم جنت بزرگتراست. خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَناتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَناتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(۷۲)} صدق الله العظيم [التوبة].

سپس محبوبان و محبان خداوند می‌گویند:"ای خداوند عالمیان؛ ای ارحم الراحمین، آیا درخواست کسانی که تا تحقق یافتن نعیم اعظم؛ به نعیم کوچکتر راضی نمی‌شوند؛ درخواست باطلی است؟" اگر این گفتگوی فرضی در این دنیا بین خداوند و قومی ‌که محبوب خداوندند و محب او رخ دهد؛ درمقابل خداوند حجت خواهند داشت. أباهبة بیا تا از این قوم؛ محبوبان و محبان خدا برایت بیشتر بگوییم. آیا می‌دانی که اگر رضوان نفس خداوند رحمن برایشان تحقق پیدا نکند و خداوند تا ابد وتا بی‌نهایت نسبت به بندگانش حزین باشد چه می‌کنند؛ تصور می‌کنی این قوم از خواسته شان عدول می‌کنند و ولو اینکه بدانند رضوان نفس خداوند الرحمن بر بندگانش تحقق نخواهد یافت؛ به نعیم کوچک او راضی می‌شوند؟ به خداوند بزرگ به پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه مابین آنهاست؛ به پروردگار عرش عظیم سوگند؛ اگرچنین اتفاقی روی دهد؛ می‌گویند:" ای خداوند عالمیان؛ به عزت و جلالت قسم تا تو راضي نشوی؛ ما راضی نخواهیم شد. ما را درجایی بین بهشت و آتش بگذارتا گرد هم آمده و تا زمانی که تو در نفس خود حزین و متحسری ما نیز برای عدم تحقق نعیم اعظم حسرت خورده و غمگین باشیم. وقتی که محبوبترین چیز در نزد ما حزین و متحسر باشد، حور العین و جنت نعیم برایمان چه فایده‌ای دارد؟ به عزت و جلالت قسم؛ وقتی از میزان شادی و سرورشهدا از بهشت و فضل خداوند بر ایشان، برایمان می‌گويي؛ ما به شدت از آنها تعجب می‌کنیم:

{وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ (۱۶۹) فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمْ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ (۱۷۰)} صدق الله العظيم [آل عمران].

ما به شدت متعجبیم؛ آنان چگونه می‌توانند در نعیم جنان شادمان و مسرور باشند در حالی که پروردگارشان؛ خداوند رحمان همچنان به خاطر بندگانی که از کوتاهی خود در نزد پروردگار پشیمانند؛ متحسر و حزین است.اما شهداء جان و مال خود را با خداوند معامله کر‌ده‌اند تا جنات نعیم برایشان محقق شود؛ خداوند نیز خلف وعده نمی‌نماید. ما از آنها اولی‌تریم که نعیم اعظم را برایمان محقق ساخته و راضی شوی ای خداوند ارحم الراحمین."]]

پایان گفتگوی فرضی....

أباهبة به خداوند بزرگ سوگند؛ هرکس که بنده نعیم اعظم خداوند باشد، چه زن و چه مرد؛ پاسخی که دراین گفتگوی فرضی داده شد را در قلب خود پیدا می‌کند و به حق دقیقاً همان پاسخی را می‌دهد که بنده نعیم اعظم امام مهدی ناصر محمد یمانی دا‌ده ‌است و بین قلب‌های این قوم که محبوب خداوند ومحب او هستند هیچ اختلافی وجود ندارد؛ بلکه این احساس و منطقی واحد است ودقیقاً همان چیزی است که در قلب امامشان است. ما می‌گوییم قلب‌هایشان به حق مانند هم است أباهبة.
سؤالی در اینجا پیش می‌آید که چرا این احساس و شعور در قلب ناصر محمد یمانی و انصارش که آنها را بندگان نعیم اعظم می‌نامد؛ وجود دارد؟ سؤال را برای تدبر و تفکر در مورد آن دوباره تکرار می‌کنیم، چه کسی این حقیقت را درقلب آنان نها‌ده‌ است و چرا با این شدت برای تحقق نعیم اعظم رضوان نفس پروردگارشان اصرار بی حد دارند؟ اینجاست که برای تمام شیاطین جن و انس روشن می‌شود که محبوبان و محبان خداوند بیش از همه کس و همه چیز خداوند را دوست دارند و شدت محبتشان به خداوند بسیار زیاد است و بیش از هر چیز برای تحقق رضوان خداوند اصرار دارند و برخداست که با سپاهیان خود که در زمین و آسمان‌ها هستند آنها را یاری کند تا پشت مهدی منتظر را محکم گردانند؛ خداوند این قوم را که محبوب و محب او هستند؛ بر مسیح کذاب و لشکر شیاطین جن و انس پیروز خواهد کرد؛ پیروزيی که از جانب خداوند عزیز و مقتدر رقم خواهد خورد که او بر هر چیز قادر است؛ از مکر خداوند خود را در امان ندان أباهبة. به راستی که ما حقیقت آنچه که در قلب این قوم می‌گذرد ( محبان و محبوبان خداوند) را برایتان بیان کردیم و در صورتی که مورد خطاب پروردگار قرار بگیرند؛ از پاسخی که در گفتگوی فرضی به خداوند خواهند داد سخن گفتیم، پس چه رسد به غیر خدا ای أباهبة؟ پس برتوست که از فتنه اندازی میانشان مأیوس شوی.

و اما درباره ذوالقرنین؛ در یکی از بیانات قبلی نام او را آورده بودیم. نام او به حق ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم بن آزر است هرکس می‌خواهد باور کند و هرکس می‌خواهد کافر شود. تمام علمای عالم تنها ابراهیم بن آزر صلی الله علیه و آله و سلم را می‌شناسند.برای برهان این نام؛ آيا این فرموده خداوند تعالی كافي نيست ؟ {أُولَٰئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ مِنْ ذريّة آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِنْ ذريّة إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا ۚ إِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَٰنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا} صدق الله العظيم [مريم:۵۸].

سؤالی که مطرح می‌شود این است که مقصود خداوند تعالی چیست که می‌فرماید:
{وَمِنْ ذريّة إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ} صدق الله العظيم

.منظور ابراهیم بن آزر است یا از ابراهیم دیگری سخن می‌گوید؟ اگر جواب این بود که مقصود ابراهیم بن آزر است؛ خوب شما می‌دانید که اسراییل هم از نسل ابراهیم بن آزر است پس چرا چنین ‌ترکیب و همراهی آورده شده است! مقصود دو نسل و ذریه است؛ نسل ابراهیم و نسل اسراییل.
حال ابراهیم کیست و اسراییل کیست؟ جواب حق این است که آنها:

۱-نبی خداوند ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم.

۲-اسراییل بن إسحاق بن ابراهیم
هستند.

پس برایتان روشن گردید در آیات محکم قرآن از دو ابراهیم سخن گفته می‌شود؛ یکی نبی خداوند ابراهیم فرزند آزر است و دیگری نبی خداوند ابراهیم فرزند اسماعیل؛ خداوند نبی خود ابراهیم فرزند آزر را به سوی قومی ‌فرستاد که به جای خداوند بت‌ها را می‌پرستیدند.خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ وَكُنَّا بِه عَالِمِينَ ﴿۵۱﴾ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ ﴿۵۲﴾ قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِينَ ﴿۵۳﴾ قَالَ لَقَدْ كُنتُمْ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿۵۴﴾ قَالُوا أَجِئْتَنَا بالحقّ أَمْ أَنتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ ﴿۵۵﴾ قَالَ بَل رَّبُّكُمْ ربّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ ﴿۵۶﴾ وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ ﴿۵۷﴾ فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ ﴿۵۸﴾ قَالُوا مَن فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۵۹﴾ قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ ﴿۶۰﴾ قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ ﴿۶۱﴾ قَالُوا ءَأَنتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ ﴿۶۲﴾ قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ ﴿۶۳﴾ فَرَجَعُوا إِلَى أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۶۴﴾ ثُمَّ نُكِسُوا عَلَى رُؤُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاء يَنطِقُونَ ﴿۶۵﴾ قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ ﴿۶۶﴾ أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۶۷﴾ قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ ﴿۶۸﴾ قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ ﴿۶۹﴾ وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ ﴿۷۰﴾ وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ ﴿۷۱﴾ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ ﴿۷۲﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].

اما خداوند نبی خود ابراهیم فرزند اسماعیل علیه الصلاة و السلام را به سوی پادشاهی فرستاد که به او ملک و حکومت داده بود ولی او ادعای خدایی می‌کرد و به رعیت‌هایش فرمان می‌داد او را به جای پروردگار به خدایی بگیرند.خداوند تعالی می‌فرماید:

{أَلَمْ ‌ترإِلَى الَّذِي حَآجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رِبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِـي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِـي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (۲۵۸)} صدق الله العظيم [البقرة].

عده‌اي به نبی خداوند ابراهیم بن اسماعیل علیه الصلاة و السلام ایمان آوردند و آن پادشاه گودالی (أخدود) حفر کرد و در آن آتش افروخت و به رعایای خود امر کرد هرکسی را که حاضر نشود از پیروی از إبراهيم بن إسماعيل، بازگردد به آتش افکنند. پس در آن گودال آتش افروخته و به سراغ کسانی رفتند که به نبی خداوند ابراهیم ایمان آورده بودند؛ آنها را بستند تا به آتش افکنند.خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ (۱) وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ (۲) وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ (۳) قُتِلَ أَصْحَابُ الأُخْدُودِ (۴) النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ (۵) إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ (۶) وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ (۷) وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ (۸) الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (۹)} صدق الله العظيم [البروج].

پس خداوند باران شدیدی فرستاد که آتش را خاموش کرد و پادشاه و سپاهش مجبور شدند از شدت بارندگی به خانه پناه برند؛ وقتی وارد خانه شدند؛ زمین لرزه شدیدی رخ داد؛ لذا از ‌ترس مرگ از خانه‌های خود گریختند چرا که خانه بر سرشان خراب می‌شد. سپس صیحه پروردگار گرفتارشان کرد و همگی هلاک شدند. خداوند بعد از مرگ آنها را برانگیخت تا زندگان و مردگان بدانند که این خداوند است که زنده می‌کند و می‌میراند؛ نه کسی که بر سر پروردگار با ابراهیم محاجه می‌کرد. خداوند تعالی می‌فرماید:

{أَلَمْ‌تر إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ(۲۴۳)} صدق الله العظيم [البقرة].
مقدمه گفتگو تمام شد. تفصیل آن را بعد از گذاشتن عکست خواهیم آورد و به سراغ تفصیل و بیان ملک ذوالقرنین می‌رویم و از حکومت بزرگی که خداوند به نبی خود ذوالقرنین عطا نموده بود؛ ملک بزرگ آل ابراهیم برایتان خواهیم گفت.خداوند تعالی می‌فرماید:

{أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكاً عَظِيماً (۵۴)} صدق الله العظيم [النساء].

پس عکس خود را بگذار و بعد از اینکه عکس خود را گذاشتی ما حق داریم اقدامات خود را انجام دهیم؛ چون این فرصتی طلایی است تا یکی از کسانی را که شب و روز تلاش می‌کنند انصار را در مورد پیروی از ناصر محمد یمانی دچار‌ تردید کنند بشناسیم و اباهبة بدون ‌تردید یکی از آنان است. چقدر مشتاق دیدنت هستم أباهبة و ما حق داریم درباره هویت تو توسط انصارمان که در کشور تو زندگی می‌کنند تحقیق کنیم. اصرار ما برای گذاشتن عکس؛ برای بیان ذوالقرنین نیست؛ حاشالله، گذاشتن بیان ذوالقرنین چه ربطی به هویت تو دارد! ما می‌خواهیم این گروه را که شبانه روز با هر حیله و وسیله ای با ناصر محمد یمانی می‌جنگند و نه خسته می‌شوند و نه ناامید می‌گردند بشناسیم. برای هر پیشامدی حدیثی است...

وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة 168434 من موضوع الردّ الأول من الإمام المهدي إلى المفكر الإسلامي أبي هبة، وربّه أعلم بما في قلبه فليحذره..

- 4 -
[ لمتابعة رابط المشاركـــــــــــــة الأصليّة للبيــــــــــــــان ]
https://albushra-islamia.net./showthread.php?p=168431

الإمام ناصر محمد اليماني
13 - 02 - 1436 هـ
05 - 12 - 2014 مـ
06:29 صباحاً
ــــــــــــــــــ

ردّ التحدي لمن يزعم أنّه نِدٌ لي؛ إلى أبي هبة الباحث الإسلاميّ ..

بسم الله الرحمن الرحيم، وجمعة مباركة عليكم يا معشر الأنصار السابقين الأخيار، فإنّ هذا الرجل يريد أن يتحكّم حتى بقلوبكم ويريد أن يحكم بأنّ عليكم التراجع إذا لم يقتنع! فمن ثمّ نقول: فلَكَم تجهل يقين قلوب قومٍ يحبّهم الله ويحبّونه! وأقسم بالله العظيم لو كلّمهم الله تكليماً من وراء حجابه وعرشه العظيم وسمع صوت الله كلُّ أهل الأرض وهو يقول:

[[ يا أتباع ناصر محمد اليماني يا عبيد رضوان ربّهم، إنّ ربّكم لن يرضى في نفسه أبداً بسبب ظلم عبادي لأنفسهم أفلا تعبدونني طمعاً في جنتي؟" إذاً لكانت حجّة لهم على ربّهم ولقالوا: "يا إله العالمين يا أرحم الراحمين، فهل خلقتنا من أجل نعيم الجنة؟". فمن ثم يردّ عليهم الله بقوله تعالى: {وَمَا خَلَقْتُ الجنّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (56) مَا أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ (57) إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ (58)} صدق الله العظيم [الذاريات].

فمن ثم يقول قومٌ يحبّهم الله ويحبّونه: "يا إله العالمين ويا أرحم الراحمين، فهل نعيم جنتك هو أكبر من نعيم رضوان نفسك على عبادك؟". فمن ثم يردّ عليهم الله ربّ العالمين فيقول: سبقت الفتوى في محكم القرآن العظيم أنّ رضوان ربّكم الرحمن هو النعيم الأكبر من نعيم الجنان في قول الله تعالى: {وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَناتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَناتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ} صدق الله العظيم [التوبة:72]. ثم يقول قومٌ يحبّهم الله ويحبّونه: ويا إله العالمين يا أرحم الراحمين، فهل الذين لم يرضوا بالنعيم الأصغر حتى تحقق لهم النعيم الأكبر فترضى؛ فهل يكونوا على باطلٍ؟". ]]
وهنا تكون لهم الحجّة على ربّهم لو حدث في الحياة الدنيا هذا الحوار الافتراضي بين الله وقوم يحبّهم الله ويحبّونه.

فَيا أبا هبة تعال لنزيدك علماً عن قومٍ يحبّهم الله ويحبّونه، فهل تعلم أنّهم وحتى ولو لم يتحقّق لهم رضوان نفس الرحمن ولم يذهب حزنه خالداً إلى ما لا نهاية فهل تظنّ قوماً يحبّهم الله ويحبّونه سوف يرجعون عن إصرارهم فيرضون بنعيم الجنة الأصغر وحتى ولو علموا علم اليقين أنّه لن يتحقق رضوان نفس الرحمن على عباده؟ فترى ماذا سوف يقولون؟ فأقسم بالله العظيم ربّ السماوات والأرض وما بينهم وربّ العرش العظيم أن لو يحدث ذلك لقالوا:

[[ "يا إله العالمين بعزّتك وجلالك لن نرضى حتى ترضى، فاجعلنا في صعيدٍ واحدٍ بين الجنة والنار نُكبْكِبُ أحزاننا ونتحسّر على عدم تحقيق نعيمنا الأعظم خالدين ما دمت متحسراً وحزيناً. فما الفائدة من الحور العين وجنات النعيم وأحبّ شيء إلى أنفسنا متحسرٌ وحزينٌ؟ فبعزّتك وجلالك إنّه ليأخذنا العجب من فرح الشهداء بجنّات النعيم حين وصفت لنا عظيم فرحهم بفضل الله جناتَ النعيم في قولك تعالى: {وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ (169) فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمْ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ (170)} صدق الله العظيم [آل عمران]. وهنا نتعجّب عجباً شديداً إذ كيف يفرحون بنعيم الجنان وربّهم الرحمن لا يزال متحسراً وحزيناً على عباده المتحسرين النادمين على ما فرّطوا في جنب ربّهم! ولكنّ الشهداء باعوا لربِّهم أنفسهم وأموالهم مقابل تحقيق جنّات النعيم ولم يُخلفهم الله ما وعدهم فنحن أولى وأحقّ منهم أن تحقق لنا النعيم الأعظم من جنات النعيم فترضى يا أرحم الراحمين". ]] انتهى الحوار الافتراضي.

ويا أبا هبة، أقسم بالله العظيم أنّ كلَّ من كان من عبيد النعيم الأعظم ذكراً أو أنثى فإنّه يجد الردّ في الحوار الافتراضي حاضراً في قلبه وأنّه حقاً كان سيردّ بنفس ما ردّ به عبد النعيم الأعظم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وبالضبط لا شك ولا ريب دونما اختلاف بين قلوب قومٍ يحبّهم الله ويحبّونه؛ بل إحساسٌ واحدٌ ومنطقٌ واحدٌ وهو نفس ما في قلب إمامهم بالضبط، ونقول تشابهت قلوبهم بالحقّ يا أبا هبة.

والسؤال الذي يطرح نفسه هو: لماذا هذا الإحساس والشعور في قلب ناصر محمد اليماني وأنصاره من يسمّيهم عبيد النعيم الأعظم؟ والسؤال مرةً أخرى للتفكر والتدبر؛ فمن الذي جعل هذه الحقيقة في قلوبهم؟ ولماذا هذا الإصرار الشديد اللا محدود على تحقيق النعيم الأعظم رضوان نفس ربهم؟ فمن ثمّ يتبين لكافة شياطين الجنّ والإنس أنّ قوماً يحبّهم الله ويحبّونه هم أشدُّ حباً لله وهم أشدُّ إصراراً على تحقيق رضوان الله وأنّه حقٌّ على الله أن ينصرهم بجنوده في السماوات والأرض ليشدّ أزر المهديّ المنتظر، وقوماً يحبّهم الله ويحبّونه ينصرهم الله على المسيح الكذاب وجنده من شياطين الجنّ والإنس نصرَ عزيزٍ مقتدرٍ، وكان الله على كل شيءٍ قديراً، فلا تأمن مكر الله يا أبا هبة، وإنّما أخبرناكم بحقيقة ما في قلوب قومٍ يحبّهم الله ويحبّونه وعلّمناكم بالحقّ بما كانوا سوف يقولون في الحوار الافتراضي بينهم وبين ربّهم لو يخاطبهم الله نفسه، فما بالك بما دون الله يا أبا هبة؟ إذاً فعليك يا أبا هبة أن تستيئس من فتنتهم.

وأما بالنسبة لذي القرنين فسبق بيان اسمه بالحقّ أنّه (إبراهيم بن إسماعيل بن إبراهيم بن آزر)، فمن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر، وكافة علماء الأمّة لا يعلمون إلا بنبيّ الله إبراهيم بن آزر صلّى الله عليه وآله وسلّم. ألا يكفيك برهان الاسم في قول الله تعالى: {أُولَٰئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ مِنْ ذريّة آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِنْ ذريّة إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا ۚ إِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَٰنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا} صدق الله العظيم [مريم:58].

والسؤال الذي يطرح نفسه: فمن يقصد الله بقوله تعالى: {وَمِنْ ذريّة إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ} صدق الله العظيم، فهل يقصد إبراهيم بن آزر أم إبراهيم آخراً؟ فإن كان الجواب أنّه يقصد إبراهيم بن آزر ولكنّكم تعلمون أنّ إسرائيل من ذريّة إبراهيم بن آزر فكيف تركب هذه! فهو يتكلم عن ذرّيتين وهم ذريّة إبراهيم وذريّة إسرائيل.

فمن هو إبراهيم ومن هو إسرائيل؟ والجواب بالحقّ هما:
1 - نبيّ الله إبراهيم بن إسماعيل بن إبراهيم.
2 - إسرائيل بن إسحاق بن إبراهيم.

فيتبيّن لكم أنّه يوجد هناك إبراهيمان في محكم القرآن، وهما نبيّ الله إبراهيم بن آزر ونبيّ الله إبراهيم بن إسماعيل، فأمّا نبيّ الله إبراهيم بن آزر فبعثه الله إلى قومٍ يعبدون الأصنام فيتخذونها أرباباً من دون الله. وقال الله تعالى: {وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ وَكُنَّا بِه عَالِمِينَ ﴿51﴾ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ ﴿52﴾ قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِينَ ﴿53﴾ قَالَ لَقَدْ كُنتُمْ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿54﴾ قَالُوا أَجِئْتَنَا بالحقّ أَمْ أَنتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ ﴿55﴾ قَالَ بَل رَّبُّكُمْ ربّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ ﴿56﴾ وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ ﴿57﴾ فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ ﴿58﴾ قَالُوا مَن فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿59﴾ قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ ﴿60﴾ قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ ﴿61﴾ قَالُوا ءَأَنتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ ﴿62﴾ قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ ﴿63﴾ فَرَجَعُوا إِلَى أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿64﴾ ثُمَّ نُكِسُوا عَلَى رُؤُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاء يَنطِقُونَ ﴿65﴾ قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ ﴿66﴾ أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿67﴾ قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ ﴿68﴾ قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ ﴿69﴾ وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ ﴿70﴾ وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ ﴿71﴾ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ ﴿72﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].

وأما نبيّ الله إبراهيم بن إسماعيل عليه الصلاة والسلام فبعثه الله إلى المَلِكِ الذي آتاه الله المُلْكَ فادّعى الربوبيّة وأمر رعيته أن يتخذوه إلهاً من دون الله. وقال الله تعالى: {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَآجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رِبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِـي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِـي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (258)} صدق الله العظيم [البقرة].

وآمن مَنْ آمن بنبيّ الله إبراهيم بن إسماعيل عليه الصلاة والسلام، فحفر ذلك المَلِك أخدوداً وأضرم فيه النار وأمر رعيته أنّ من لا يرجع عن اتِّباع إبراهيم بن إسماعيل فإنه سوف يُلقى به في النار، وتمّ إضرام النار في الأخدود وجيء بالذين آمنوا بنبيّ الله إبراهيم فتمّ شدّ وثاقهم جميعاً ليُلقى بهم في النار. وقال الله تعالى: {وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ (1) وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ (2) وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ (3) قُتِلَ أَصْحَابُ الأُخْدُودِ (4) النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ (5) إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ (6) وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ (7) وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ (8) الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (9)} صدق الله العظيم [البروج].

فمن ثمّ أنزل الله مطراً شديداً فأطفأ النار واضطر المَلِك وجنوده للّجوء إلى ديارهم والدخول إليها من شدّة المطر الغزير، حتى إذا صاروا داخل ديارهم فمن ثمّ ضرب أرضَهم زلزالٌ شديدٌ، ثمّ خرجوا من ديارهم حذر الموت كون ديارهم سوف تنهدم على رؤوسهم، فمن ثم أخذتهم الصيحة من ربّهم فأهلكهم الله أجمعين، ثم بعثهم الله من بعد موتهم ليعلم الأحياء والأموات أنّ الله هو المحيي والمميت وليس الذي حاج إبراهيم في ربّه.

وقال الله تعالى: {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:243].

وانتهت مقدمة الحوار، فمن ثم نأتي لتفصيل البيان من بعد تنزيل الصورة، وننتقل إلى تفصيل مُلك ذي القرنين العظيم ذلكم مُلْكٌ عظيمٌ آتاه الله لنبيّه ذي القرنين؛ ذلكم مُلْك آل إبراهيم العظيم. تصديقاً لقول الله تعالى: {أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكاً عَظِيماً (54)} صدق الله العظيم [النساء].

فقم بتنزيل الصورة ولنا الحقّ في اتخاذ إجراءاتنا من بعد تنزيل الصورة كونها جاءت فرصةٌ ذهبيةٌ لنتعرف على أحد أشخاص طائفةٍ يسعون الليل والنهار لتشكيك الأنصار في اتّباع ناصر محمد اليماني ومنهم أبو هبة لا شك ولا ريب. فلَكَم أنا شغوفٌ لرؤيتك يا أبا هبة ولنا الحقّ في التحقق من هويّتك بواسطة أنصارنا في دولتك، وليس الإصرار بتنزيل الصورة من أجل بيان ذي القرنين وحاشا لله، فما علاقة تنزيل بيان ذي القرنين بهويتك! وإنما نريد أن نتعرف على هذه الطائفة الذين يحاربون الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني ليلاً ونهاراً وهم لا يسأمون ولا يقصّرون بكل حيلةٍ ووسيلةٍ، ولكل حادثٍ حديثٍ.

وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
___________

لمتابعة بيان الحق عن نبيّ الله ذي القرنين على هذا الرابط
[ معجزة الإمام المهدي لبيان خفايا أسرار القرآن وتفاصيل بيان ذي القرنين إبراهيم بن إسماعيل بن إبراهيم بن آزر.. ]

اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..